2022-05-26 12:48:34
إلى أينَ يذهبُ مَوتَى الوطَن؟
وكلُ العقارات فيهِ
مخصَّصةٌ لاستِضافة مَن يحرسُونَ الرئيس...
ومن يدلكونَ بزيت البَنَفسَجِ صدرَ الرئيس...
وظَهرَ الرئيس...
وبَطنَ الرئيس...
ومن يحملونَ إليه كؤوسَ اللَّبن...
إلى أينَ يذهبُ؟
من سَقَطُوا في حُرُوب الرئيس؟
وما عندهم شِقّةٌ للسَكَن!!
ولو موتُنا
كانَ من أجل أَمرٍ عظيم
لكنَّا ذهبنا إلى موتنا ضاحكين
ولو موتُنا كانَ من أجل وقفة عزٍّ
وتحريرِ أرضٍ...
وتحرير شَعبٍ...
سبقنا الجميعَ إلى جنَّة المؤمنين
ولكنَّهم...قرّروا أن نموتَ...
ليبقى النِظَام...
وأعمامُ هذا النظام...
وأخوالُ هذا النظام...
وتبقى تماثيلُ مصنوعةٌ من عجين!!
يموتُ الملايينُ مّنا
ولا تتحرَّكُ في رأس قائدنا
شَعرَةٌ واحدَة...
ولم أكُ أعرفُ أن الطُغَاة
يضيقُون بالآلة الحاسِبَه...
.
.
.
به کجا رهسپار شوند مُردگان وطن؟
وقتی که تمام املاکِ در آن
اختصاص‌یافته به میزبانی نگاهبانان رئیس
و آنانی که با روغن بنفشه
سینۀ رئیس
کمر رئیس
و شکم رئیس
را مشت‌ومال می‌دهند
و آنانی که لیوان‌های شیر را
به خدمتش می‌برند
به کجا رهسپار شوند؟
آنانی که در جنگ‌های رئیس
بر زمین افتادند و سرپناهی برای سکونت ندارند...
اگر مرگمان به خاطر امری
سترگ و مهم بود
مشتاقانه و خنده‌کنان
به‌سوی مرگمان می‌شتافتیم
یا اگر مرگمان به خاطر مقاومتی
شرافتمندانه و باشکوه،
یا آزادی سرزمینی
و آزادی ملتی بود
از همگان برای ورود
به بهشت سبقت می‌گرفتیم
اما آن‌ها مصمم‌اند بمیریم
که نظـام باقی بماند
و عموهایِ این نظـام
و دایی‌های اینِ نظـام
و بمانند مجسمه‌های
ساخته‌شده از خمیر...
می‌میرند از ما میلیون‌ها
و تار مویی کم نمی‌شود
از سر رهبـرمـان
نمی‌دانستم که گردن‌کشان
می‌کُشند و بی‌تفاوتند
به ماشین‌حساب و شمارش کشتگان
.
.
.
برشهایی از شعر #نزار_قباني
ترجمه: #سعید_هلیچی
از کتاب #تاریخ_عشق_و_عصیان
Channel: @heleichi_saeed
340 views09:48
س
