🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

(یکی از راه‌هایی که خودم با آن سعی می‌کنم از دیدگاه رویه‌ای در | illustration

(یکی از راه‌هایی که خودم با آن سعی می‌کنم از دیدگاه رویه‌ای دربارۀ این سه حوزه بیندیشم از طریق کتاب سفر پیدایش۱۷ است: اول از همه، یک نفر باید جهانِ زیربنایی را خلق کند («زیرساختِ هم‌زمانی»۱۸)، سپس او باید قوانین و قواعد فیزیکی این جهان را تعریف کند («استانداردها و پروتکل‌ها») و، در ادامه، او باید این جهان جدید را با زندگی‌هایی («محتواهایی») پر کند که ارزشمند باشند، تکامل پیدا کنند و در برابر فشارهای انتخابیْ تکرار شوند. به بیان دیگر، خداوند جهان را طوری خلق و طراحی نمی‌کند که انگار، از قبل، مدلی مینیاتوری برای آن وجود داشته است، بلکه افراد را قادر می‌سازد تا در تابلویی نسبتاً خالی یا چیزی شبیه به آن رشد کنند).

زیرساختِ هم‌زمانی
در سطح زیربنایی، هنوز فناوری لازم وجود ندارد که صدها نفر با آن بتوانند در یک تجربۀ مشترک و هم‌زمان شرکت کنند، چه برسد به اجرای آن با حضور میلیون‌ها نفر. برگزاری کنسرت مارشمِلو را در فورتنایت در سال ۲۰۱۹ در نظر بگیرید، رویداد خارق‌العاده‌ای که یازده میلیون نفر به‌صورت هم‌زمان و بدون‌درنگ آن را تجربه کردند، هرچند، درواقعیت، در کنار هم و به‌صورت یک‌جا این‌کار را انجام ندادند. درحقیقت، بیش از ۱۰۰ هزار نسخه از کنسرت مارشملو ساخته شده بود که هرکدام با دیگری اندکی اختلاف زمان داشت و برای هر نسخه ظرفیت حضور ۱۰۰ بازیکن در نظر گرفته شده بود. شرکت اِپیک، احتمالاً، الان توانایی بالاتری برای این کار دارد، اما این تواناییِ بالاتر چیزی در حدود چندصد بازیکن هم‌زمان است و هنوز تا رسیدن به عدد چند میلیون خیلی فاصله دارد.

نه‌تنها متاورس نیازمند زیرساختی است که هنوز وجود خارجی ندارد، بلکه اینترنت امروزی نیز هرگز برای تجربه‌ای حتی نزدیک به آنچه که گفتیم طراحی نشده است. از این گذشته، اینترنت از ابتدا برای اشتراک‌گذاری فایل از یک رایانه به رایانۀ دیگر طراحی شده بود، درنتیجه، بسیاری از سیستم‌های زیربنایی اینترنت بر این اساس ساخته شده‌اند که یک سرور با یک سرور دیگر یا دستگاهِ کاربر نهایی صحبت کند. این مدل تا امروز هم به همین شکل ادامه یافته است. برای مثال، درحال‌حاضر میلیاردها نفر در فیسبوک حضور دارند، اما هر کاربر اتصال مجزایی با سرور فیسبوک برقرار می‌کند و نه با هیچ‌کدام از کاربرهای دیگر. به‌این‌ترتیب، وقتی شما به محتوایی از کاربر دیگر دسترسی پیدا می‌کنید درواقع دارید آخرین اطلاعاتی را که فیسبوک در اختیارتان می‌گذارد دریافت می‌کنید.
اولین نمونه از برنامه‌های «شبه هم‌زمان» نرم‌افزارهای گفت‌وگوی متنی بودند، اما در آنجا هم شما همچنان فقط داده‌هایی به‌غایت ایستا را به سرور منتقل می‌کردید و هر زمان، هر جا یا هرطور که لازم بود آخرین اطلاعات را از سرور دریافت می‌کردید. اینترنت اساساً برای ارتباطات پایدار۱۹ (در مقابل ارتباطات پیوسته۲۰) طراحی نشده است، چه رسد به ارتباطات پایداری که با دقتِ بالا، به‌صورت بدون‌درنگ و برای بی‌شمار کاربر دیگر هم‌زمان شده باشند.

متاورس، برای عملیاتی‌شدن، به چیزی فراتر از ابزارهای برگزاری کنفرانس تصویری و بازی‌های رایانه‌ای نیاز دارد. درحال‌حاضر، کنفرانس‌های تصویری و بازی‌های رایانه‌ای عملیاتی شده‌اند، چون توانسته‌اند اتصال‌های پایداری را پیاده‌سازی کنند که یکدیگر را، به‌صورت بدون‌درنگ و با درجه‌ای از دقت که سایر انواع برنامه‌ها به‌طور معمول به آن نیاز ندارند، به‌روزرسانی می‌کنند. بااین‌حال، این پلتفرم‌ها هم همچنان سطح بالایی از هم‌زمانی را ارائه نمی‌کنند: اکثر نرم‌افزارهای گفت‌وگوی تصویری، حداکثر، از چند کاربر هم‌زمان پشتیبانی می‌کنند و همین‌که تعداد شرکت‌کنندگان به ۵۰ نفر برسد باید به‌جای آن از روش‌هایی مثل «پخش زنده» برای مخاطبانتان استفاده کنید و قید ارتباط تصویری دوطرفه را بزنید. این نوع تجربه‌ها نه دقیقاً زنده محسوب می‌شوند و نه اینکه اصلاً نیازی به زنده‌بودن دارند.
6