Get Mystery Box with random crypto!

بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی

Logo of telegram channel shariati_scf — بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی ب
Logo of telegram channel shariati_scf — بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
Channel address: @shariati_scf
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 2.08K
Description from channel

Shariati (Dr Ali) Cultural Foundation

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


The latest Messages

2022-07-03 20:20:31 #اختصاصی
#مجله_دفترهای_بنیاد_منتشر_شد

ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک

دفترهای بنیاد/ دوره جدید/شماره ۶/ تیر ۱۴۰۱

سرمقاله: از سرگیری رویای مشترک
احسان شریعتی

مختصات بحران معیشت و رفاه
رضا امیدی

شریعتی و مذهبِ رهایی‌بخشِ انتظار
فهیمه بهرامی

ساختن همبستگی:در ستایش رؤیای مشترک
آرمان ذاکری

کلان-بحران‌های اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی

بحران‌های ساختاری و حق مشارکت مردم در تولید ملی
مسلم زمانی

جامعه‌شناسی دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
سارا شریعتی

شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
محمد جواد غلامرضاکاشی

شریعتی و مردم
شیما کاشی

دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران ایران امروز
مجتبی مهدوی

#دفترهای_بنیاد
#مجله_شماره_ششم
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF
5.0K viewsedited  17:20
Open / Comment
2022-07-03 20:20:05
#اختصاصی
#مجله_دفترهای_بنیاد_منتشر_شد

ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک

دفترهای بنیاد/ دوره جدید/ شماره ۶/ تیر ۱۴۰۱

سرمقاله: از سرگیری رویای مشترک
احسان شریعتی

مختصات بحران معیشت و رفاه
رضا امیدی

شریعتی و مذهبِ رهایی‌بخشِ انتظار
فهیمه بهرامی

ساختن همبستگی:در ستایش رؤیای مشترک
آرمان ذاکری

کلان-بحران‌های اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی

بحران‌های ساختاری و حق مشارکت مردم در تولید ملی
مسلم زمانی

جامعه‌شناسی دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
سارا شریعتی

شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
محمد جواد غلامرضاکاشی

شریعتی و مردم
شیما کاشی

دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران ایران امروز
مجتبی مهدوی

#دفترهای_بنیاد
#مجله_شماره_ششم
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF
2.3K viewsedited  17:20
Open / Comment
2022-06-25 21:18:18 اصلاح دینی؛ ضرورتهای تاریخی و پی آمدهای آن
یادمان چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-2

علی قاسمی
@iranfardamag

شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15 و 16 و 17 به قصد تحول اجتماعی و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط و عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخت. آنچه از فحوای گفتاری و نوشتاری او در خصوص مشی اصلاحی اش مستفاد می شود می توان در سه وجه: 1- تاریخی؛ 2-آموزه ای- الهیاتی:ایدئولوژیک و متدولوژیک؛ و3- استراتژیک به ارزیابی آن پرداخت. در وجه تاریخی او با به کارگیری عبارت نهضت بیداریِ اسلامیِ ناظر بر پویش تحول خواهی گذشته ی تاریخی جوامع اسلامی و از جمله ایران (از عصر سیدجمال الدین اسدآبادی به بعد) در وجوه استقلال خواهانه و آزادی خواهانه و عدالت جویانه بر حرکتی تاریخی فکری و اصلاحی با پشتوانه های نظری، متدولوژیک و استراتژیک انگشت می گذارد که ردّ پایش در جنبش های اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی و از جمله ایران ملاحظه می شود.

وجه آموزه‌ای الهیاتی شریعتی

شریعتی در وجه آموزه‌ای، اصلاح دینی را به مثابه‌ی مشی یا ابزاری قلمداد میکند که می توان آن را هم معطوف به هدفی درخود( بازفهمی آموزه‌ها و تعالیم الهیاتی دینی؛ پیراستن دین از آرایه های خرافی و تخدیری؛ و بازسازی آموزه‌ای الهیاتی از توحید و نسبت آن با انسان درعرصه‌های وجودی و تاریخی و اجتماعی و...دانست؛ و میتوان گفت که وی با غور در این زمینه، یگانه متأله‌ی معاصر شیعی است که با فهم عمیق از توحید و ابعاد آن، آن را از چنبره‌ی چارچوب های کلامی و سنتی خارج کرده و بُعدی رهایی بخش بدان بخشیده و از آن یک منظومه ی الهیاتی ساخته است که تجلی آن را می توان در اسلام شناسی هندسی(ارشاد) ملاحظه کرد. هرچند در این مقال فرصت پرداختن به همه ی وجوه و ابعاد کار او در زمینه ی الهیاتی نیست، در ذیل فقط به ذکر چند نمونه از کار او درباره ی اصلی ترین آموزه ی الهیاتی او یعنی توحید بسنده می شود:

1- ارایه ی توحید در ساخت طولی و شبکه ای و نه عرضی و افقی و حوزوی و مکتب خانه ای؛
2- طرح توحید به عنوان جهانبینی؛
3-تبدیل توحید از سطح صوری و هستی شناسانه به توحید انضمامی و اجتماعی؛
4-تبدیل رابطه ی ذات و صفات به رابطه ی ذات و زمینیان؛
5- خارج کردن عدل از قلمرو متافیزیکی و کلامی و آوردن آن به ساحت زمینی و انضمامی و اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی.
متأسفانه به این بخش از کار او از طرف هم محافل دانشگاهی و هم میراث‌بانان سببی و نسبی او توجه نشده؛ تا انجا که دانشگاهیان و محافل آکادمیک و متولیان رسمی دین را گمان براین است که شریعتیِ جامعه شناس، صرفاً از منظر جامعه شناختی به دین و آموزه‌های آن نگریسته و در پی آسیب‌شناسی و آفات دین بوده و در نهایت به قصد فربه کردن دین و کارایی‌اش در جامعه، بدین کار مبادرت ورزیده است. متولیان رسمی دین هم بدون غورعمیق و جدّی در اندیشه‌های او از این وجه معنوی و الهیاتی پرمایه و برانگیزاننده و رهاییبخش وی غافل مانده‌اند و حوزهی کارش را همانند دانشگاهیان، محدود به نگاه برون‌دینی و جامعه‌شناختی دانسته‌اند. در حالی که این پرسش مغفول میماند که اگر کار او سلبی نبوده و واجد وجه ایجابی هم بوده پس با کدام پشتوانه‌های نظری و متدولوژیک قصد داشته دین را فربه و عصری و شیوهی زندگی کند؟ به نظر راقم این سطور آنچه باعث شد تا شریعتی علاوه بر آفت‌زدایی از دین، در پی شاکله‌سازی از دین و آموزه های آن به قصد تغییر و تحول اجتماعی و فرهنگی برآید، همانا برخورداری از پشتوانه‌های اعتقادی و تربیتی دینی، و ایمان راسخ به آموزه‌های معنوی و رهایی بخش آن بوده است. از آنجا که دین در زندگی و منش شریعتی، گره‌گاه و ستون اصلی اندیشگی و هویتی اوست وهمهی انحاء و صور اندیشگی اش به آن ارجاع می شود؛ بایسته است که به این بخش امروزه مغفول مانده/ نگه داشته شده! توجه بیشتر شود.

اگر سپهراندیشگی شریعتی را از حیث موضوع و روش و غایت مورد شناسایی و سنجش قرار دهیم، توان گفت که اندیشه ی او از حیث موضوع، امر متعال(خدا)؛ از نظر روش، متکی بر ایمان؛ و از لحاظ غایت، معطوف به فلاح و رستگاری و نجات است. در این رویکرد همه ی وجوه و حوزه های معنایی هم سنخ با سه وجه یادشده در دانش ها و علوم انسانی اجتماعی از منشور وجودی و ایمانی او عبور کرده، و در سیری تحویل پذیرانه، رنگ و صبغه ی الهیاتی می گیرند و اصل و فرع و زیربنا و روبنا و ریشه و تنه و شاخ وبرگ های اندیشه، همه در اندیشه ی شریعتی تبدیل به پیکره ای یکدست می شوند که از آن می توان تحت عنوان رویکرد درون دینی شریعتی و یا الهیات رهایی بخش او سخن گفت.....


متن کامل:

https://bit.ly/3tJF9pi


#ایران_فردا
#رفرم_دینی
#علی_قاسمی
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
874 views18:18
Open / Comment
2022-06-23 09:46:59 فایل صوتی چشم انداز شریعتی رویاروی بحران امروز

ساختن همبستگی : در ستایش رویای مشترک

چهل‌و پنجمین یادمان آموزگار «آزادی، عدالت و عرفان»، دکترعلی شریعتی

ارائه:

رضا امیدی

فهیمه بهرامی

آرمان ذاکری

مسلم زمانی

احسان شریعتی

جواد کاشی

شیما کاشی

مجتبی مهدوی

زمان: یک شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱

#چهل_پنجمین_یادمان
#دکتر_علی_شریعتی
#چشم_انداز
#بحران
#همبستگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF
176 viewsedited  06:46
Open / Comment
2022-06-23 06:17:32 اصلاح دین و احیای امر والا
یادمان چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-3

محمدجواد غلامرضاکاشی*
@iranfardamag

ما به صدها صدا تبدیل شده‌ایم. یکی‌مان اسلام گراست، دیگری سوسیالیست است، یکی از آزادی و لیبرالیسم دفاع می‌کند دیگری مدافع جریان چپ است. تازه‌گی ها صداهای تازه‌ای هم شنیده می‌شود. یکی از سلطنت پهلوی دفاع می‌کند دیگری از سلطنت قاجارها. ما با صدها صدا به هم می‌تازیم. در این میدان تاخت و تاز که بیشتر در فضاهای مجازی به ویژه توییتر و اینستاگرام جریان دارد، سلبریتی‌ها ساخته می‌شوند. فالورها فراوان و فراوان‌تر می‌شوند. کالای شهرت و نام خرید و فروش می‌شوند و دست مایه کاسبی‌های فراوان. اما آبی از آب واقعیت انگار تکان نمی‌خورد. مردم گرسنه‌اند. بی پناهند. هیچ کس دست آنها را نمی‌گیرد. چیزی هست که همه صداها در آن شریک‌اند و آن بی ارتباطی‌شان با تن واقعیت تلخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ماست. دقیقا به واسطه همین بی رابطه‌گی است که همه به بیماری سخت ابتذال دچارند. ویروس ابتذال همه را بیمار کرده است. مثل یک ایپدمی خطرناک جان هستی تاریخی و فرهنگی مان را گرفته است. کجاست دستی از والایی که از این چاله بی معنا نجاتمان بخشد. داستان از سه دهه پیش آغاز شد.

میراث جنبش اصلاحات

فعالان و نظرورزان جنبش اصلاحات، رادیکال نبودند. می‌خواستند در چهارچوب جمهوری اسلامی اصلاحاتی را به پیش ببرند و قواعدی را در دستگاه نظام سیاسی دگرگون کنند. اما دستگاه ایدئولوژیک‌شان رادیکال‌ترین دستگاه ستیزنده با بنیادهای نظام مستقر بود. صورت نگاتیو شده جمهوری اسلامی بودند. هر چه در نظام سیاه بود در دستگاه مفهومی جنبش اصلاحات سفید بود. به همین واسطه هم بود که افق دیگری پیش روی نسل جدید می‌افکند. در عمل هیچ اتفاق مهمی قرار نبود روی بنماید اما در آئینه دستگاه ایدئولوژیک شان که می‌نگریستی سخن از یک دنیای تماماً متفاوت بود. قوتش را از تقابل با دستگاه نظام می‌گرفت: اگر او می گفت دین، اینها می‌گفتند سکولاریم؛ اگر آنها می‌گفتتند عدالت این ها می‌گفتند آزادی؛ اگر آن‌ها می‌گفتند استکبار ستیزی اینها می‌گفتند گفتگو و آشتی با جهان. اگر آنها می‌گفتند جامعه متعهد اینها می‌گفتند حقوق فردی. تقابل تاثیرگذاری بود. اگر «بود» اصلاح طلبان نقش آفرینی‌شان در عرصه سیاست بود و «نمود»شان ظهور در کلمات و ایده‌ها، بود و نمود با هم نمی‌ساخت. بودشان اصلاح طلبانه بود اما نمودشان از این فراتر می‌رفت. به کجا ختم می‌شد خدا می‌داند. بزرگان اصلاح طلب از درون نظام برآمده بودند، اما معلوم نبود چرا همه نیروهای سیاسی از آنان متاثر شده بودند. از سلطنت طلب‌ها تا چپ‌های خارج از کشور. همه نیروهای داخلی و خارجی هویت و سرشت ایدئولوژیک‌شان به قبل و بعد این ماجرا تقسیم می‌شود.

نمی‌خواهم این همه به اصلاح طلبان محوریت بدهم. نقطه عزیمت حقیقی ماجرا فروپاشی بلوک کمونیستی و جهانی شدن موج لیبرالیسم و نولیبرالیسم بود. همه نیروهای سیاسی در سطح جهان از آن تاثیر پذیرفته بودند. اما اصلاح طلبان این مزیت را داشتند که در میدان واقعی قدرت، نیروی موثری از آورده‌های این موج جهانی بسازند. آن را به یک عامل اثرگذار و عینی در صحنه سیاسی ایران بدل کنند. نیروهای سیاسی دیگر هم از موج جهانی پس از فروپاشی دیوار برلین تاثیر پذیرفتند اما تحولاتی که در ایران به هدایت اصلاح طلبان جریان داشت، شوری در آنان برانگیخت که گویا آنچه در بسیاری از نقاط جهان جاری است، اینجا هم جریان خواهد یافت. آنچه در دوم خرداد روی داد، گشایش‌هایی پدید آورد اما همه ما را در یک تله هم گرفتار کرد. همه به این تله افتادند. همه رژیم حقیقت خود را از دست دادند. میدان مملو از نیروهای سیاسی فاقد رژیم حقیقت بود. رژیم حقیقت چیست؟ مقصود جانبداری از غایات خیر در عرصه سیاست بود. غایاتی که به یک ساماندهی اخلاقی و هنجاری نظر دارد. از چیزی دفاع می‌کند که ارزش ایستادگی و فداکاری دارد. از دهان همه دمکراسی بیرون می‌آمد و معنای دمکراسی هم رها کردن مردم به حال خود و عدم مداخله در امور دیگران بود. مقصود تبعیت تام از خواست اکثریت مردم بود و دست برداشتن از هر آنچه به مثابه ارزش و آرمان مرجعیتی بیرون از تمایلات و خواست عمومی داشت....

متن کامل :

https://bit.ly/3OAa67E

#ایران_فردا
#اصلاح_دین
#علی_شریعتی
#احیای_امر_والا
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت


https://t.me/iranfardamag‌
188 views03:17
Open / Comment
2022-06-21 22:32:16 بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی pinned « ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک آرمان ذاکری منبع: سایت اینترنتی بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی تاریخ: خرداد ۱۴۰۱ ۱_ تغییر، نیازمند همبستگی است و رؤیای مشترک لازمۀ همبستگی. افرادِ پراکنده و جدا از هم و فاقد وجدان جمعی به تعبیر دورکیم، قدرتِ تغییر…»
19:32
Open / Comment
2022-06-19 17:51:45 شریعتی و مردم

شیما کاشی

سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

تاریخ: خرداد ۱۴۰۱

اینکه روشنفکر با چه کسی می‌خواهد سخن بگوید و با چه کسی در واقعیت سخن می‌گوید، یکی از مهم‌ترین محورهای ارزیابی پروژه اجتماعی اوست. این نکته، از یک سو به زبانی که به خدمت می‌گیرد بستگی دارد و از سوی دیگر، به میدان و زمینی که سخن در آن محقق می‌شود. علی شریعتی به گواه بسیاری، یکی از مردمی‌ترین روشنفکران تاریخ معاصر ایران بوده است که کلامش نفوذ قابل توجهی در مخاطب یافت. ارزیابی پروژه او در نسبت با مردم، نکات قابل توجهی برای امروز ما دارد.

شریعتی آگاهانه سخن گفتن با متن مردم را هدف قرار داده بود. برنامه او خزیدن در محافل خصوصی و نخبگانی نبود. برنامه او حتی محدود کردن مخاطب به جوانان و تحصیل‌کرده‌ها نیز نبود. ایده‌آل او این بود که بتواند با «همه» سخن بگوید. نکته مهم این است که به خلاف برخی مشهورات درباره معنای مردم در آثار و کلام شریعتی، تصور او از مردم یک توده یکدست و بی‌شکل نیز نبود. بلکه مجموعه‌ای از دوگانه‌ها و چندگانه‌ها در خصوص این مفهوم می‌توان در آثار و گفتار شریعتی پیدا کرد.
با دوگانه «مردم» و «توده یا عوام» آغاز می‌کنیم. این دو، اگرچه در ظاهر معنایی کم و بیش نزدیک و مشابه دارند، اما در کلام شریعتی طنینی متمایز می‌یابند. به بیان دیگر ما با دو «مردم» طرف هستیم. مردمی که تنها «عوام» هستند و مردمی که خود را فراتر از «عوام» کشانده‌اند. در این حالت دوم است که مردم یا «ناس» همان‌هایی می‌شوند که در نزاع‌ها و ستیزهای سیاسی و اجتماعی همواره خدا در صف آن‌هاست: «در قرآن همه جا بدون استثنا صف خدا و صف ناس یعنی مردم یکی است. یعنی در تمام آیاتی که مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح است – نه مسائلی فلسفی و علمی- هر جا که کلمه‌ی «ناس» آمده، می‌توان آن کلمه را برداشت و به جایش کلمه‌ی «خدا» گذاشت و هر جا که «الله» آمده، اگر آن را برداریم و به جایش کلمه‌ی «ناس» را بگذاریم باز جمله‌اش فرق نمی‌کند. اِنْ تُقْرِضُواْ اَللهَ قَرْضَاً حَسَنَاً یعنی چه؟ کسی که به خدا قرض حسنه بدهد یعنی چه؟ مگر خدا حقوقش کم می‌آید که ما به او قرض حسنه بدهیم؟! یعنی مردم به مردم قرض حسنه بدهند. بر اساس این، در تمام آیات و احادیثی که مسائل اجتماعی و صف و جبهه و جهت‌گیری اجتماعی مطرح است، خدا درست معادل مردم است، یعنی در ردیف و صف مردم قرار دارد.»

در مقابل، عوامی قرار دارند، غرق در جهل و خرافه و بی‌سوادی و «منجلاب» روزمره. گرفتار اخلاقیات و روحیات این عوام شدن نه تنها مثبت نیست که «بیماری» است. «عوام‌زدگی، بیماری‌ای است که حقیقت یک فکر یا یک انسان را دگرگون می‌کند. در قالب فکر کوتاه خودش می‌ریزد.»

اگرچه «عوام» طنینی این‌چنین منفی در کلام شریعتی دارد، اما شریعتی می‌خواست که همواره دست کم یک چشمش هنگام سخن گفتن، به سوی همین عوام کوته‌فکر گرفتار در منجلاب روزمره و جهل باشد؛ تا جایی که مخاطب آرمانی‌اش را تفکیک می‌کرد تا بتواند برای سخن گفتن با هر یک از این گروه‌ها برنامه‌ای داشته باشد: «وجدان امروز دنیا، برادران مسلمان و دنیای اسلامی، عوام شهری، دهاتی ها، خانم ها، کودکان» برنامه او این بود که برای سخن گفتن با عوام شهری، عوام روستایی، کودکان و … برنامه‌هایی متناسب با زیست و واقعیت زندگی یک یک آن‌ها و زبان و جهان خودشان بریزد. تقسیم کردن عوام به عوام شهری و روستایی نشان می‌دهد که شریعتی به خوبی از لزوم در پیش گرفتن منطق سخن متناسب با شرایط و زمینه‌های متفاوت زیست مخاطب آگاه بود.

#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF

ادامه متن در لینک زیر

https://bit.ly/3tKvIG2
974 views14:51
Open / Comment
2022-06-19 15:21:36
هم‌نشینی‌های پس از مرگ؛ جنبش یا نظام
ساخته‌ی نسیم نجفی

پاییز ۱۳۹۷
بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF
600 views12:21
Open / Comment
2022-06-19 11:01:13 شریعتی و مذهبِ رهایی‌بخشِ انتظار

فهیمه بهرامی

سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

تاریخ: خرداد ۱۴۰۱

بحران امروز جامعۀ ما، مسئلۀ فقر و نابرابری است که مانند یک سونامی، کل جامعه ـ حتی اقشار برخوردار ـ را نیز در بر گرفته است. فقر، مسئله‌ای دیرینه در تاریخ بشر است و از دیرباز، متفکران، فیلسوفان اجتماعی،‌ نویسندگان، نهاد دین و صاحب‌نظران درباره آن سخن گفته‌اند. اما به جرئت می‌توان گفت از قرن نوزدهم میلادی بود که این پدیده، تبدیل به یک مسئلۀ گسترده و در سطح کلان شد. با ظهور لیبرالیسم اقتصادی و تفکر بازار آزاد خودتنظیم‌گر، افزایش فقر در جریان رشد و توسعه طبیعی قلمداد می‌شد. هواداران این تفکر معتقد بودند با گذشت زمان، وقتی ثروت در بازار به قدر کافی تولید شود، فقرا نیز از آن منتفع خواهند شد، اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این را ثابت کرد. برای فقرا، فقر یک امر طبیعی نیست. فقر، چیزی از جنس زخم است. نه فقط برای افراد فقیر، بلکه برای کل جامعه. جامعۀ فقیر، یک جامعۀ زخمی است و هر لحظه در درد و رنج به سر می‌برد و اگر هر چه زودتر برای ترمیم و بهبود آن چاره‌ای اندیشیده نشود، این زخم هر روز بزرگتر و عمیق‌تر خواهد شد. آن زمان است که فریادها برای عدالت بلند خواهد شد. تنها در صورتی که این فریاد از گلوی نیروهای عدالتخواه از اقشار و اصناف و نیروهای فکری و سیاسی و فرهنگی به گوش رسد می‌توان به تغییر امیدوار بود. در غیر این صورت، ناامیدی از تغییر، نتیجه‌ای جز خشم و خشونت و ویرانگری و خودکشی نخواهد داشت. یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین این نیروها، نیروی دین است.

صدای این فریاد از گوشه گوشه تاریخ، در نقاط مختلف دنیا به گوش رسیده است. در آمریکای لاتین، تا زمانی که استعمار اسپانیا و پرتغال حاکم بود، نهاد رسمی کلیسا پیوند تنگاتنگی با قدرت نظامی حاکم برقرار می‌کرد و به استعمار مشروعیت می‌بخشید. بعد از رهایی از استعمار و در قرن بیستم، کلیسای آمریکای لاتین در دهه 1930 و به دنبال رشد «پوپولیسم ملی‌گرا و توسعه‌خواه» به جریان توسعه‌گرایی و مدرنیزاسیون پیوست اما شکست برنامه‌های لیبرالی توسعه در پوشش دادن کل جمعیت و ایجاد رفاه فقط برای بخشی از جمعیت و زیر سوال رفتن تدریجی توسعه‌گرایی و به دنبال آن طرح نظریه وابستگی از سوی جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران اجتماعی بار دیگر پروژه و حرکت کلیسا را با شکست مواجه ساخت. توسعه در مسیر خطوط سرمایه‌داری وابسته، کمک به توسعه ملل غنی و طرد اکثریت جمعیت‌های ملی را به دنبال داشت. این فرایند به خلق جنبش‌های مرمی قوی که در صدد ایجاد تغییرات ژرف در ساختار اجتماعی ـ اقتصادی کشورشان بودند منجر شد. این جنبش‌ها نیز محرک ظهور دیکتاتوری‌های نظامی شدند که به دنبال تأمین یا ترغیب منافع سرمایه بودند، همراه با سطح بالایی از «امنیت ملی» که از طریق سرکوب سیاسی و کنترل پلیسی کل تظاهرات عمومی به دست می‌آمد. در همین اثنا یعنی در سال 1959 انقلاب سوسیالیستی کوبا رخ داد و ایده قطع وابستگی جوانه زد. خیزش‌های مسلحانه با نگاه به آینده‌ای سوسیالیستی در بسیاری از کشورها برای سرنگونی رژیم‌های وابسته شکل گرفت. کلیساها نیز همچون دیگر فعالان اجتماعی به سمت فعالیت اجتماعی و کار برای بهبود شرایط زندگی مردم معطوف شدند. ادامه این روند، به ظهور جنبشی منجر شد که آن را «الهیات رهایی‌بخش» نامیده‌اند.

#چهل_پنجمین_یادمان
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

@Shariati_SCF

ادامه متن در لینک زیر


https://bit.ly/39BLLiM
1.3K views08:01
Open / Comment
2022-06-19 10:29:58
بخشی از سخنرانی دکتر خانیکی در همایش بازشناسی اندیشه های دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد مهرماه 1379
@mafakherferdowsi
456 views07:29
Open / Comment