Channel address:
Categories:
Uncategorized
Language: English
Subscribers:
6.92K
Description from channel
2016///۱۳۹۵
شروع مجدد: 9March2019/// اسفند ماه ۱۳۹۷
زندگی👨👩👧
مالکیت🚧
آزادی🗽
پُست آغازین کانال👇
https://t.me/whynationsfail2019/2
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
1
2 stars
1
1 stars
0
The latest Messages 3
2022-08-17 16:27:44
هایکسیر تفکر بسیاری از رهبران نازی و فاشیست از اهمیت فراوانی برخوردار است. هر کسی که رشد این جنبشها را در ایتالیا و یا آلمان شاهد بوده تحت تأثیر تعداد رهبرانی-از قبیل موسولینی، لاوال و کیسلینگ- قرار گرفته که در ابتدا دارای عقاید سوسیالیستی بوده و بعدها به فاشیسم یا نازیسم گرویدهاند، و این گرایش در بین مردم عادی حتی شدیدتر از رهبران آنها بود. مبلغین هر دو جناح بهتر از هر کسی دیگر میدانستند که در آلمان، یک جوانِ کمونیست یا نازی به راحتی میتواند به گروه مقابل بگرود یا برعکس.
1.8K viewsedited 13:27
2022-08-16 11:02:50
بفرمان شاهنشاه مهلت مبارزه با گرانفروشی یک ماه تمدید شد[!!] وهابزاده صاحب ب.ام.و دستگیر شد
اتهامات:
-گرانفروشی اتومبیل
-فروش لوازم یدکی با اسناد مجعول
-دریافت اجرت سرویس اتومبیل بیش از نرخ مقرر
-انتشار اطلاعیه دروغین مبنی بر کاهش قیمت
-از بین بردن فاکتورها و اسناد برای فریب مامورین دولت
اطلاعات-۲۶مرداد ۱۳۵۴
2.0K viewsedited 08:02
2022-07-31 09:37:35
فمینیسم به زنها یاد داد که مطیع بودن در برابر رئیس و کمک دست او بودن خوب است اما برای زن بد است که این کارها را برای شوهرش انجام دهد. این خوب است که غریبهها بچههایتان را بزرگ کنند اما برای مادرها بد است که وقتشان را بگذارند برای اینکه خودشان بچههایشان را بزرگ کنند. فمینیسم ازدواج را از بین برده و به بچه ها آسیب رسانده است
858 views06:37
2022-07-30 20:26:28
قدمت ترور سیاسی در ژاپنپیشنویس قرارداد هریس؛ سفیر آمریکا با حکومت ژاپن که در اواسط فوریه ۱۸۵۸ مورد توافق قرار گرفت، مقرر میداشت که وزیرمختار آمریکا باید در ادو[توکیو] اقامت کند نه دور از مرکز؛ تجارت باید کاملاً از مداخلهء مقامات برکنار و از تعرفههای پایین برخوردار باشد؛ آمریکاییها باید در ژاپن تحت نظارت قوانین آمریکا باقی بمانند؛ پنج بندر باید آزاد اعلام شود و سرانجام خارجیها باید در شهرهای ادو پذیرفته میشدند. نهایتاً سند قرارداد در ۲۹ژوئیه امضا شد اما امپراتور خواستار بازگشت به "حاکمیت بیعیب و نقص انزوا" بود. اوضاع سیاسی در ژاپن متشنج شد و شعارهایی مانند "احترام به امپراتور" و "اخراج اجانب" معنای تازهای یافت. در این میان "ترور" سکهء رایج سیاست در ژاپن گشت. [ویلیام بیزلی]
1.1K viewsedited 17:26
2022-07-29 12:06:54
فدائیان...
فدائیانِ اسلام اصلاً با سه نفر تشکل یافت: نواب صفوی، عبدالحسین واحدی و هاشم حسینی. جوانانی داغ، پرشور، انقلابی و به معنی واقعی کلمه فدایی. زمانیکه جنازهء رضاخان را به قم آوردند، تولیت قم از سید مرتضی برقعی[واعظ معروف قم] خواست تا منبر برود. برقعی اما گفت این را بخوانید که یک نفر[فحش]نوشته است. واحدی با مداد پشت قوطی سیگار هما نوشته بود: "
برقعی! اگر در مجلس ختم رضاخان پلید...منبر رفتی شکمت را مثل سگ پاره میکنیم!" فدائیان اسلام، نظمِ فیضیه را به کلی بهم ریخته و مجالس درس را به تعطیلی کشاندند. کار به آنجا رسید که اعلامیهای بسیار توهینآمیز علیه آیتالله بروجردی نگاشته و قصد کردند آن را میان دو نماز در قم توزیع کنند. از اینرو واحدی با تعدادی دیگر به فیضیه رفته، و سیدعلی نیشابوری-از فداییها- در بین دو نماز بلند شد و اعلامیه را به نام استقبال از کاشانی-که از حج بازمیگشت- جلو نمازگزاران قرار میداد. در همین حین عدهای مچ دست او را گرفته و مانع توزیع اعلامیه شدند و به او گفتند شما که هستید و چه میخواهید؟ نماز جماعت بهم ریخت و زد و خورد آغاز شد. اگر حضور آقای خوانساری نبود احتمالاً واحدی[نفر دوم فدائیان] را میکشتند. مع هذا واحدی را که سخت مجروح شده بود به خانه تقوی شمیرانی بردند. مرتضی مطهری هم آنجا بود و به نواب گفت "
نباید با آقای بروجردی درگیر شوید، وظیفه ندارید." بعد از آن زد و خورد حسابی، نواب صفوی هر چه کرد تا بتواند با آقای بروجردی ملاقات کند، اجازهء ملاقات به او داده نشد لاجرم قم را ترک کرد.شاهدان عینی گواهی میدهند که چون نواب صفوی در صحن مدرسه فیضیه بر ضدخاندان سلطنتی سخن گفت و نابودی آنها را دعا کرد، هیچکس آمین نگفت و نواب، خشمگین شده بر سر مردم فریاد زیاد که مجامله میکنید؟ آمین نمیگویید؟ فدائیان طی آن دوره کسروی، هژبر و رزمآرا را ترور کرده بودند. ضارب رزمآرا "خلیل طهماسبی" نجّاری پرشور بود که میگفت "
در اینباره از کاشانی استفتا کردم گفت کشتن او مانع شرعی ندارد." کاشانی، مصدق و تودهایها علیه حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر وقت که مخالف ملیشدن صنعت نفت بود متحد شده بودند.
با سفارشِ کاشانی و رای اعضای جبهه ملی، مجلس شورای ملی، خلیل طهماسبی را بعنوان کسی که به نمایندگی از ملّت، رزمآرا را کشته است عفو کرد! شاه[پهلوی دوم] نیز مصوبه را مهر کرد. با اینوجود تمام اعضای فدائیان، سالم و آزاد در حال فعالیت بودند تا زمانیکه "مظفر ذوالقدر" اقدام به ترور نخستوزیر حسین علاء کرد. به این واسطه اعضای اصلی فدائیان دستگیر و نهایتاً تیرباران شدند.
1.4K viewsedited 09:06
2022-07-29 08:42:05
قانون[!]
خدمت نظام اجباری در سال ۱۳۰۶ علمای اصفهان در اعتراض به اجرای "قانون نظام اجباری" در آن شهر، به قم مهاجرت نمودند. عبدالکریم حائری[موسس حوزه قم] از همراهی علنی با آنها خودداری کرد تا از بحرانی شدن رابطه شاه[رضاخان] و علما جلوگیری نماید...وی طی تلگرافی به شاه از او خواست وزیر دربار[تیمورتاش] را به قم بفرستد. تیمورتاش بلافاصله به قم رفت و با حائری مذاکره کرد. ظاهراً دربار، نخست این مهاجرت را جدی نگرفت بطوریکه تیمورتاش در تلگرافی به حائری گفت که "طول اقامت آقایان در قم برای دولت ایجاد هیچ نگرانی ندارد..." شاه نیز در تلگرافی که به امضای رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی رسید به حائری اعلام داشت: "به حضرت آیتالله...خاطرنشان فرمایید که اگر نماینده به قم فرستاده شد فقط و فقط برای رعایت احترام و تقاضای شخص ایشان بوده نه برای ورود در مذاکره با سایرین..." علمای مهاجر قم اما در چهارم آبان تلگرافی بسیار محترمانه به تهران مخابره کردند که مطلع آن با عبارت "ساحت مقدس اعلیحضرت اسلامپناه شهریاری پهلوی..." آغاز میشود و از او میخواهند قانون نظام اجباری را برای "رعایت رفاهیت رعیت" تعطیل نماید. پاسخ شاه[رضاخان] نیز به آنها مودبانه اما منفی است بطوریکه قول مساعدت در تسهیل امر نظام اجباری را میدهد. وی خطاب به جنابان مستطابان حججالاسلام و علمای اعلام دامت تاییداتهم مینویسد: "از مدلول تلگراف آن ذوات شریفه استحضار حاصل گردید. از تذکار این کلمه متاسف هستم که آقایان هنوز متذکر نیستند که
هیچ مورد و مقامی در مملکت ایران، حق ندارد که در مواد قوانین مصوبهء مجلسِ شورای ملی عموماً اعمال نظر یا تجدیدنظر نموده و یا در الغاء و اصلاح آن ابراز عملی نمایند." در واقع استناد اصلی شاه به "قانون مجلس" است!
با این وجود و برخلاف تصور دربار، مسئله مهاجرت علما به قم حل نشد. از سراسر کشور تلگرافاتی خطاب به شاه و در حمایت از علما مخابره شد. ابعاد ماجرا گسترش یافت بطوریکه تیمورتاش به فکر توپ بستن قم افتاد که با مخالفت شیبانی، فرمانده لشکر مواجه شد. شاه در حمایت از قانون نظام اجباری متزلزل و آماده عقبنشینی شد اما در این زمان مخبرالسلطنه به یاری او آمد. سرخود شرحی به قم نوشت و به جای استناد به قوانین ملل اجنبی، آیهء "واعدوالهم مااستطعتم من قوه.." را حجت قرار داد و نوشت: "مملکت خانهء ملت است...اگر شب دزدی به خانه بیاید، جوانان خانه را میرسد که دفاع کنند یا پیرمردان را؟" مخبرالسلطنه علمای مهاجر را به تهران دعوت نمود و به مکاتبه با سایر ولایات ادامه داد و چون شاه را مستعد پذیرش خواسته آنها دید اعلان داشت: "
نظام اجباری، اسم غلطی است. خدمت نظام، وظیفه هر جوانی است و مصلحت مملکت و من مسئول، تغییری در امر داده نمیشود مگر اینکه شاه، مسئولیت را از من سلب کند." حائری نیز در تلگرافی به وزیر دربار از او میخواهد "اگر به جای مشمولین، عوض نفس، پولی گرفته شود، بهتر است". در ادامه شاه به مخبرالسلطنه پیشنهاد میکند به قم برود و تیمورتاش را هم با خود همراه ببرد. مخبرالسلطنه بعنوان رئیسالوزرا در پاسخ به ابراز تردید تیمورتاش در مورد موفقیت این سفر نوشته: "مطمئن باشید، میرویم موفقیت هم حاصل میشود، فرق است بین تمسک به تمدن اروپایی و تمسک به قرآن". اسناد موجود نیز حاکی از آن است که پس از مذاکرات حضوری علما پذیرفتند به مهاجرت خود پایان دهند. مهاجرت پایان یافت اما شاه و دولت به فکر مقابلهء جدی با قم افتادند.
1.8K viewsedited 05:42
2022-07-28 21:43:02
گزارش ژورنال پزشکی نیوانگلند در مورد آبله میمونی :
- 98 درصد بیماران، مردان گی یا بایسکشوال هستند
- میانه تعداد شرکای جنسی بیماران در 3 ماه گذشته، 5 نفر است. برای بعضی بیماران، این عدد به 15 می رسد.
@Podcast1776
1.2K views18:43
2022-07-27 18:37:00
متن سند تشکر میرزای شیرازی از ناصرالدینشاه به موجب لغو امتیاز تنباکوبسم الله الرحمن الرحیم
به شرف عرض حضور اعليحضرت اقدس شاهنشاه خلدالله ملکه میرساند؛ بشارت رفع اختصاص دخانیه بر حسب تلگرافات علماء اعلام دارالخلافه كثراللهامثالهم موجب کمال شکرگزاری و امیدواری و سبب مزید دعاگوئی گردید. بر اهالی مملکت لازم است به مرزبانی شاهنشاه اسلامپناه اعزالله نصره مباهات نمایند که با کمال استقلال و نهایت مطاوعت رعیت، همین که محقق شد که این اختصاص، منافی ملت، و بر عموم رعیت شاق است، محض اعلاء کلمهء ملت و رفاه عموم رعیت، صرف توجه ملوکانه و همت خسروانه فرموده، به استمداد از میامن الطاف امام زمان عجلاللهارواحنافداه بالمره رفع همه مفاسد مترقبه را فرمودهاند و این سنت عادلانه را، که واقعاً موجب حفظ دین و دولت، و مایه احیاء مساعی جمیلهء سلاطینِ سَلَف شكرالله مساعيهم و سرمشق ملوك اعصار لاحقه در نشر عدل و ترقيه حال رعیت و محافظتِ حدود دولت و ملت و بسط بساط امن و امان بود اجراء فرمودهاند، تا دلیل فرط معدلت و رعیتپروری شاهنشاه اسلام پناه خلدالله ملکه باشد و این معنی سبب مزید تشکر کافه علماء و عموم رعایا گردید.
همواره از حضرت احدیت عزاسمه خواستارم که نعمت وجود سلطان عادل و پادشاه دینپرور را مستمر فرماید و ظل عواطف ملوکانه را بر مفارق مسلمین جاوید و پاینده دارد.الاحقر محمدحسنالحسینی
1.6K viewsedited 15:37
2022-07-27 07:20:40
متنِ سند مهمِ دستخط ناصرالدین شاه در باب فتوای تحریم تنباکو میرزای شیرازی خطاب به کامرانمیرزا نائبالسلطنهنایب السلطنه؛ تلگراف حاجی میرزاحسن شیرازی را دیدم، اولاً جواب تلگراف او را این طور بزنید که تلگراف شما رسیده به حضور رساندم. فرمودند: چون جواب مفصل دارد، جواب را پیش مشير الوزارة بغداد فرستادیم که به شما خواهد رساند. حقیقتِ حالت این علما و مردم، محل تعجب است که چقدر در جهالت هستند و هیچ نمیفهمند که حالا دنیا در چه حالت و چه وضع است! خیال میکنند، حالا عهد و زمان امیر تیمور گورکان است یا نادرشاه یا کریم خان نیز! هر وقتی، هر زمانی، اقتضائی دارد! حالا نمیتوان به طورها و وضعهای سابق رفتار کرد، بر سر دخانیات و بانک و راه آهن، اولاً «ليث أول قارورت کثرت في السلام» دولت عثمانی و سلطان آن- که خود را خليفه پیغمبر صلوات الله عليه و اله میداند - حالا پنجاه سال است که تمام اینها را بلکه چندین صد دفعه از اینها بالاترها را به دول خارجه اروپ و کمپانیهای آنها اعطا کرده و داده است و اگر میدانستند که خلاف قرآن و شریعت و خلاف استقلال سلطنت شان است، چرا میدادند؟ ما، یک فرسنگ راهآهن از طهران الى حضرت عبدالعظیم دادهایم، آنها پانصد فرسنگ راهآهن دادهاند که حالا از تمام فرنگ به اسلامبول پایتخت، با راهآهن آمد و شد میشود. وانگهی سپهسالار مرحوم، یک قرار خیلی بدمغزی برای دولت و ملت ما با کمپانی انگلیس بست که اجازه داد، راه آهن از دهات مازندران الى دهات فارس بکشند و البته پانصد فرسنگ راه و زمین را تصاحب بگیرند و هم چنین، شرایط دیگری داشت که در حقیقت ایران را فروخته بودند. ما به هزار زحمت و به هزار تدبیر، این چند کار بیمعنی را به آنها عوض داده، آن قرارنامه مفسده را از آنها پس گرفته، پاره کردیم. در حقیقت، دوباره ایران را احیا کردیم. مثلاً بانک مرد فرنگی، پولی در صندوقش گذاشته است. هر کس از او قرض بخواهد، به منفعت کم میدهد و از گرو و بيع شرط زمین و ملک و غیره، ممنوع است؛ فقط پول باید بدهد و پس بگیرد و هیچ کس هم مجبور نیست که برود از فرنگی قرض بکند. هر کس به میل خود قرض کرد، بکند. هر کس نکرد، نکند؛ و هر وقت که بلیت بانک او را به او بدهند، پول خواهد داد و همچنین، کمپانی دخانیات، پول نقد در اولِ حاصل تنباکو به رضای مالک میدهند، تنباکو میخرند یا حمل به خارجه میکنند یا در داخله میفروشند. آن را هم به دستیاری تجار و دلالهای ایرانی میکنند. اینها، چه ضرری برای دولت و ملت و شریعت دارد؟ وانگهی ز عشق تا به صبوری، هزار فرسنگ است. این عوضهائی که داده شده است، در مقابل آن قرارنامه سپهسالار - که باطل شد- در حقیقت هیچ است! اینها برکنار. حالا به قول آقامیرزاحسن شیرزای، این قراردادها و کمپانیها را جواب داده، میگوئیم نمیخواهم، بروید. مگر آنها و دولت انگلیس و غیره، به همین یک حرف ما که خلاف شرع است و بروید، خواهند رفت و قبول خواهند کرد یا دولتشان با ایران جنگ خواهد کرد نعوذ بالله! هنوز آن فقره جهاديه علمای کربلا و نجف که آمدند طهران و فتحعلی شاه بیچاره را واداشته با دولت روسیه به جنگ و جدال انداخته، از خاطرهها فراموش نشده است و هر چه دولت ایران تا به حال میکشد، از نتیجه نصایح همان علمای آن وقت کربلا و نجف است! و حالا يقيناً تجدید آن لازم نیست یا میگویند بیائید خسارات و مخارج ما را با منفعت پولهای ما، بدهید یا ترک حقوق خود کرده، برویم! حالا ببینیم این مبلغ را دولت و ملت، چطور میتوانند به آنها بدهند؟ البته این ادعای آنها، سر به ده کرور تومان بلکه بالاتر میزند! وقتی که از عهده مخارج و خسارات آنها نتوانسته برآیند، خواهند گفت: بسیار خوب، پس در عوض جزایر بحر عمان و بنادر فارس و گمرکهای بنادر فارس را به ما بدهید! این هم حقیقتا نور على نور خواهد شد. پس آدم عاقل چرا باید این حرفها را بزند؟ چرا باید این فکرهای بیمعنی را بکند ؟ چرا قدر تدابیر و قابلیت کارگزاران را نداند که الحمدلله نمیگذارند کارها به این جاها بکشد! خلاصه، حاجی میرزاحسن، البته اعلم علماست! لیکن اگر ساعتسازی و نجاری نداند، عیب او نیست! اگر از کارها و رموز دولت عاری و باطل است، بحثی ندارد! بهتر این است، شما با پست مفصلاً ایشان را از این مقوله که نوشتم، اطلاع بدهید!
دستخط ناصرالدین شاه به کامران میرزا نائبالسلطنه
2.2K viewsedited 04:20
2022-07-26 07:48:21
چگونگی الغای سلطنت مشروطه[۲]باری در ۲فروردین ۱۳۰۳ موافقان جمهوری که تعداد زیادی سوسیالیست در میان آنها بودند، با سلام و صلوات و پرچم سرخ و فریاد شعارِ "زندهباد جمهوری" به طرف بهارستان حرکت کردند اما در آنجا طرفداران سلطنت که زودتر از آنها آمده بودند مجتمع شده و خیلی بیشتر بودند لذا جمهوریخواهان پراکنده گشتند. طرح جمهوری شکست خورد و وضعیت چنان شد که حتی رضاخان خود را باخت و تصمیم گرفت از ایران خارج شود. در روزهای بعد مخالفان جمهوری حملات شدیدی را علیه سردار سپه انجام دادند، او تصمیم گرفت استعفا دهد. رضاخان ۱۸فروردین از تهران خارج شد و به بومهن رفت. در منابع مختلف به نقش چشمگیر سوسیالیستها اشاره شده که برای بازگشت رضاخان با تمام وجود تلاش کردند گرچه ترس از تهدید نظامیان نیز مطرح بود. روزنامهء چپگرای "شفق سرخ" مقالهای تحت عنوان "پدر وطن رفت" نوشت. این مقالات به سردار سپه کمک زیادی کرد چرا که تلویحاً به قزاقها پیشنهاد میکرد علیه مخالفان و مجلس دست به اقدام بزنند. اگر تهدید نظامیان نبود، بعید بود رضاخان دوباره رئیسالوزرا شود.
یکی از پایهها و ارکان اصلی جمهوریخواهی نیز "حزب سوسیالیست" بود. آنان بر اساس اعتقادات ایدئولوژیکی ذاتاً با سلطنت مخالف بودند بنابراین هنگامی که جنبش جمهوریخواهی تحت رهبری رضاخان آغاز شد، با جان و دل در این راه کوشیدند. در هر صورت و با تلاش سوسیالیستها و دولتیها مجلس مجدداً به رضاخان رای تمایل داد و او را به ریاست وزرا نشاند. در ۴اسفند ۱۳۰۳ اقلیت محافظهکار به رهبری مدرس، نمایندگان مجلس را تحریک کرد که با یک طرح پیشنهادی، از شاه خواسته شود به ایران بازگردد اما تدین و سلیمان میرزا با این پیشنهاد مخالفت کردند. شورش و بلوای نان نیز در تهران آخرین ترفند رضاخان جهت تغییر سلطنت بود. در نهایت در جلسهء ۹آبان-جلسهء تغییر سلطنت- کار قاجاریه تمام شد. کوتاه سخن آنکه از روز پنجم تا نهم آبان ۱۳۰۴ تیمورتاش، داور و دیگران با تطمیع و تهدید و دادن بیم و امید توانستند در زیرزمین خانهء سردار سپه، موافقت نمایندگان مجلس پنجم را برای خلع قاجاریه جلب نمایند و این مقصود را با رای قاطع اکثریت-که چپها جزو آنها بودند- به تصویت برسانند.
رضاشاه کنونی وقتی به مقصد و هدف خود رسید، در مقابلِ شِکوهء سلیمان میرزا که میگفت چرا سلطنت انتخابی[!] را طبق پیمان خود ایجاد نکرد، خطاب به او گفت: "همه چیز تمام شد و گذشت، اگر بار دیگر از آنچه در این زیرزمین[خانه رضاخان] گذشته است سخنی بر زبانت جاری شود، کاری میکنم که همین آجرها برایت گریه کنند!" با تاسیس پهلوی بساط مجلس و احزاب و مطبوعات کاملاً جمع شد و حزب سوسیالیست هم به تاریخ پیوست.
1.6K viewsedited 04:48