واژه سیصد و شصت و ششم) amnesty /æmnɪstɪ/ n. عفو، بخشودگی، عفو عمومی (امن هستی)! به خاطر عفو عمومی در امنیت هستی و مجازات نمیشی! tax amnesty بخشودگی مالیاتی The prisoners were released following an amnesty decree. زندانیان در پیِ یک حکمِ عفو آزاد شدند. The government granted anamnesty to all political prisoners. دولت به همه زندانیان سیاسی عفو داد. They announced a general amnesty for crimes committed during the war. برای جرائمی که در طول جنگ اتفاق افتادند عفو عمومی اعلام کردند. Activists who were involved in crimes of violence will not be granted amnesty. کنشگرانی که در جرائم خشن دست داشتند مشمول عفو نخواهند شد. an amnesty for war criminals عفو عمومی جنایتکاران جنگی Syn: general pardon, forgiveness @WordsCodes 319 viewsedited 17:43