واژه سیصد و هفتاد و پنجم) underwrite / ˈʌndəraɪt/ v. زیر س | 1100WordsCoding
واژه سیصد و هفتاد و پنجم)
underwrite / ˈʌndəraɪt/ v.
زیر سند (و غیره) نوشتن، تعهد کردن، تضمین کردن، متقبل شدن (هزینه و غرامت و غیره)، متضمن هزینه شدن
زیر (under) + نوشتن (write): زیر سندی را نوشتن و امضاء کردن؛ تعهد کردن و متقبل شدن هزینه و ...
The government will underwrite the costs. دولت هزینه ها را متقبل خواهد شد.
The foundation underwrote smoking prevention programmes. این بنیاد هزینه برنامههای پیش گیری از مصرف سیگار را متقبل شد.
We are looking for someone to underwrite our new stadium. به دنبال کسی هستیم که هزینههای ورزشگاه جدیدمان را متقبل شود.
The insurance cover will also underwrite other elements of the costs... این پوشش بیمه سایر هزینهها را نیز متقبل میشود...
Some organizations underwrite the cost of the course and offer it free to participants; others charge a fee. بعضی سازمان ها هزینه دوره را متقبل میشوند و دوره را رایگان به شرکتکنندگان ارائه میدهند و بعضی دیگر مبلغی دریافت میکنند.
They're government agencies that use public money to underwrite risky private ventures. آنها سازمان هایی دولتی هستند که از پول عمومی برای تقبل هزینه معاملات خصوصی پرریسک استفاده میکنند.
Large foreign banks will underwrite these borrowings... بانک های بزرگ خارجی بازپرداخت این وام ها را تضمین خواهند کرد...
to underwrite a project هزینه های پروژه ای را تقبل کردن؛ از پروژه ای حمایت مالی کردن
to underwrite credit risk تضمین (/تقبل) کردن ریسک اعتباری
to underwrite any potential losses تقبل کردن کلیه زیان های احتمالی
Syn: agree to finance, give financial support, pay for, finance, fund