واژه سیصد و هفتاد و چهارم) sumptuous /'sʌmptjʊəs/ adj. مُ | 1100WordsCoding
واژه سیصد و هفتاد و چهارم)
sumptuous /'sʌmptjʊəs/ adj.
مُجلل، پر هزینه، با شکوه، پرخرج، فاخر و مرغوب
(شام چی اس)؟ شام امشب یه شام مجلل و پرهزینه است! [شام چی هست؟...]
a sumptuous villa/palace/banquet ویلا/کاخ/ضیافت مجلل (و پرهزینه)
a sumptuous dinner at a luxury hotel شام پرهزینه در یک هتل لوکس
a sumptuous feast ضیافت باشکوه
sumptuous fabrics پارچههای فاخر
... the sumptuous seats of the luxury vehicle... صندلیهای مجلل آن وسیله نقلیه لوکس...
My eyes grew large when I saw the sumptuous wedding feast. وقتی آن ضیافت مجلل عروسی را دیدم، چشم هایم از حدقه در آمدند.
The celebrity guests turned up dressed in sumptuous evening gowns. مهمانان مشهور با لباس های شب مجلل از راه رسیدند.
We dined in sumptuous surroundings. در محیطی مجلل شام خوردیم.
The sumptuous leather coat is sure to cost a great deal of money. این پالتوی چرمی فاخر حتماً کلی قیمت دارد.
The hotel furnishings were quite sumptuous... مبلمان هتل بسیار مجلل بود...
The restaurant’s sumptuous buffet had some of the finest foods from all over the world. تعدادی از عالیترین غذاها از کل دنیا در بوفه مجلل رستوران یافت میشد.
The filmmaker only spent a few hours on the movie, so he was not surprised to have a finished project that was far from sumptuous. کارگردان فقط چند ساعت برای فیلم وقت گذاشته بود، بنابراین تعجب نکرد وقتی دید پروژه نهایی اصلاً چیز فاخری نیست.