🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

واژه چهارصد و هشتادم) inviolable /ɪn'vaɪələbl/ adj. نقض نک | 1100WordsCoding

واژه چهارصد و هشتادم)

inviolable
/ɪn'vaɪələbl/
adj.

نقض نکردنی، تخطی ناپذیر، نشکستنی

(این وال بال) های نشکستنی داره!

توضیح: البته inviolable در مورد اجسام به کار نمیره! مثلا inviolable رو در مورد لیوان و در و ... به کار نبرید. این "نشکستنی" به معنی "نقض نشدنی" و "تخطی ناپذیر" است.

واژه‌های همریشه:
violable تخطی پذیر
violation تخطی، تخلف

an inviolable oath/law
سوگند/قانون تخطی ناپذیر

the inviolable right to life
حق سلب ناشدنی حیات

inviolable territory
قلمرو تخطی ناپذیر

This is an inviolable promise.
این پیمانی نقض ناشدنی است.

Everyone has an inviolable right to protection by a fair legal system.
حق مُسَلم (و تخطی ناپذیر) هر کسی است که تحت حمایت یک نظام حقوقی عادل باشد.

They say that the present Polish border is `inviolable'.
آنها می‌گویند مرز کنونی لهستان نقض ناشدنی (و تغییرناپذیر) است.

The game had a single inviolable rule: the obstacles were to be overcome, not circumvented.
بازی فقط یک قانون نقض نشدنی داشت و آن قانون این بود که باید از روی موانع پرید و دور زدن آنها ممنوع است.

... the importance of following the inviolable Ten Commandments.
... اهمیت متابعت از ده فرمان تخطی ناپذیر.

Syn: unbreakable; safe from destruction, etc.

@WordsCodes