Get Mystery Box with random crypto!

واژه چهارصد و هشتاد و یکم) awesome /'ɔ:səm/ adj. پُرابهت، | 1100WordsCoding

واژه چهارصد و هشتاد و یکم)

awesome
/'ɔ:səm/
adj.

پُرابهت، شکوهمند، هراس انگیز، برانگیزاننده احترام و ترس، اعجاب انگیز، بهت انگیز، عظیم، (عامیانه) عالی، معرکه

داشتم اسب رو تماشا میکردم که ناگهان (او سُم) خود را تا نزدیک صورتم بالا برد! منظره ی پُرابهت و در عین حال هراس انگیزی بود!

The Niagara Falls are a truly awesome sight.
آبشار نیاگارا واقعا پُرابهت (و اعجاب انگیز) است.

 I hope that you know it's an awesome responsibility
امیدوارم بدانید که این مسئولیت عظیمی است.

The movie was awesome.
فیلم عالی بود.

An awesome challenge/task lies ahead of them.
چالش/کار بزرگی پیش روی آنها قرار دارد.

You look totally awesome in that dress.
توی این لباس خیلی معرکه شده‌ای.

Abruptly the ground fell away from our feet, an awesome void opened before us.
ناگهان زمین زیر پاهایمان فروریخت و فضای خالی وحشتناکی در برابرمان دهان باز کرد.

awesome scenery
چشم‌انداز بهت انگیز

the awesome complexity of the universe...
پیچیدگی بهت انگیز کیهان...

an awesome achievement
دستاورد عالی

the awesome responsibility of sending men into combat...
مسئولیت سنگین و خطیر اعزام افراد به جنگ...

the awesome sight of an erupting volcano
منظره بهت انگیز آتشفشان در حال فوران

Syn: inspiring terror, awe-inspiring, amazing

@WordsCodes