Get Mystery Box with random crypto!

دیپلماسی

Logo of telegram channel bestdiplomacy — دیپلماسی د
Logo of telegram channel bestdiplomacy — دیپلماسی
Channel address: @bestdiplomacy
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 18.67K
Description from channel

MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


The latest Messages

2023-06-11 14:01:20 چرا با افزایش بی سابقه انتصاب های فامیلی مواجه هستیم؟!

مهران صولتی

اگر چه جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا کنون با انتصابات فامیلی بیگانه نبوده ولی شدت و غلظت این امر در دولت سیزدهم از جمله به کار گیری همسر، فرزندان، دامادها، و بستگان همسر برای ناظران و تحلیل گران شگفتی آفرین بوده است. خویشاوند سالاری (Nepotism)، مجموعه  فرآیندهای جامعه شناختی و روان شناختی است که با ملاحظات خانوادگی و رفیق بازی موجود در محیط درونی و بیرونی یک سازمان در ارتباط است و بیان گر وجود فساد اداری، تبعیض، و تاثیر رابطه بر ضابطه در امور سازمان هاست. خویشاوند سالاری پدیده ای رایج در بسیاری از کشورهای جهان است که هنوز به درجاتی در کمند اقتدار گرایی اسیرند و نتوانسته اند حاکمیت کارآمد، شفاف و پاسخگو را محقق سازند. اکنون شاید بتوان برخی از علل افزایش این پدیده در این دولت را به شرح زیر فهرست کرد:

تنگ تر شدن دایره خودی ها: انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری اوج پررنگ شدن مرزهای خودی- غیرخودی و تحقق پروژه " خالص سازی" در چهار دهه حیات جمهوری اسلامی تلقی می شود. جایی که حتی مورد اعتمادترین نیروهای سیاسی نظام مانند علی لاریجانی نیز نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. حال در شرایطی که فقط خودی ها توانسته اند تمامی مناصب قدرت را در قوای سه گانه تصرف نمایند فرصت برای سهم خواهی و جنگ قدرت بیش از گذشته فراهم آمده است. از همین رو است که به تدریج شعارهای به ظاهر جذاب انقلابی رنگ باخته و واقعیت های قدرت سیاسی بیش از گذشته هویدا شده است.

یکدست شدن قدرت: تسخیر قوای سه گانه در ۱۴۰۰ تحقق آرزوی دیرینه اصولگرایان است که به نوعی عدول از ایده تفکیک قوای منتسکیو هم محسوب می شود. با یک پارچه شدن قدرت دستگاه های نظارتی قادر نیستند که حتی با نیت مچ گیری و تسویه حساب های سیاسی هم که شده نظارت موثری را بر تخطی از قانون انجام داده و از گسترش فساد، اتلاف منابع و خویشاوند سالاری جلوگیری به عمل آورند. بنیان های جامعه مدنی هم ضعیف بوده و مطبوعات و فضای مجازی نیز با محدودیت های بیشتری روبرو شده اند.

فقدان حاکمیت قانون و شایسته سالاری: با گذشت دو سده از طرح مفهوم قانون در ایران (عهد ناصری) متاسفانه هنوز هم از حاکمیت قانون خبری نیست. امری که می تواند مطالبه تغییر قانون اساسی را با چالش بیهوده‌گی مواجه سازد. در نبود حاکمیت قانون، شایسته سالاری هم رنگ باخته و جای خود را به رابطه سالاری می دهد. شاید ایراد اصلی آن جایی باشد که به جز طالبوف بیشتر روشنفکران مشروطه خواه کوشیدند تا به جای متکی کردن قانون بر حقوق انسان ها و تعبیه نهادهایی برای تضمین اجرای آن، این دستاورد را نیز مانند تکنولوژی به کشور وارد کنند.

گسترش فساد سیستماتیک: اگر فساد اداری را تنها محدود به رشوه و اختلاس ندانیم و  پارتی بازی، ارادت سالاری، شفافیت گریزی، و سیاست زدگی به ویژه در امر انتصابات را هم به آن اضافه کنیم بهتر می توانیم به وجود فساد سیستمی در ایران امروز اذعان نماییم. واقعیتی که در کنار ایجاد ناکارآمدی، موجبات اتلاف منابع، افول اعتماد عمومی، سقوط سرمایه اجتماعی و مهاجرت سرمایه های انسانی را نیز فراهم آورده است. درست در چنین شرایطی است که حفظ سلامت حرفه ای به دشوارترین وظیفه اخلاقی کارکنان تبدیل می شود. پر واضح است که یکدست شدن قدرت و فرهنگ قانون گریزی هم می تواند در تشدید این نوع از فساد بسیار موثر باشد.

T.me/bestdiplomacy
1.8K views11:01
Open / Comment
2023-06-11 01:03:03 در گوشه‌های دیگر جهان _و حتّی در فقیرترین کشورها_ صحنه‌های عیش و عشرت، ولنگاری و اسراف، از طریق ماهواره‌ها در جلوی چشمِ همگان گذارده می‌شود، یا خبرش دهن به دهن می‌گردد. جهانِ متمدّن به گونه‌ای در‌آمده که قلبِ آن در اقتصاد بزند، در حالی که اقتصاد خود «بی‌قلب» شده است!
تفاوتِ جهانِ امروز با گذشته در این است که مردم یکسان احساسِ احتياج می‌کنند، ولی یکسان دریافت نمی‌کنند. وقتی در همه‌ی بلندگوها گفته می‌شود: «انسانها مساوی‌اَند»، جوابی که از تهِ چاه بیرون می‌آید، می‌گوید: «پس این تساوی در کجاست؟»
از صحنِ خانه تا به لبِ بام از آنِ من
از بامِ خانه تا به ثریّا از آنِ تو؟ *

              #ایران_و_تنهایی‌اش

* از قطعاتِ وحشی بافقی


کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

T.me/bestdiplomacy
3.3K views22:03
Open / Comment
2023-06-10 14:06:35 وقتی پروفسور #فیروز_نادری از الگو شدنش توسط یکی از بچه های فقیر در ایران میگوید و اشک میریزد....
@bestdiplomacy
4.0K viewsedited  11:06
Open / Comment
2023-06-10 11:12:08 جایگاهِ #داد و #مدارا در حکمرانی ایرانی

رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دانش‌آموخته‌ی دکترای روابط بین‌الملل


بنیان هنجاری ایران بر دو ستون استوار است: داد و مدارا

این دو ستون کیفیت و چگونگی فرمانروایی در تمدنِ ایرانی را نشان می‌دهد. بدون درک این دو ستون نمی‌توان کلان استراتژی نوینی در ایران را تدوین، طراحی و و راه‌اندازی کرد. در واقع، پیشبرد هر سیاستی نیازمند تکیه بر این دو معیار است.

داد، ستونِ نخستِ سامانِ سیاسی ایران است که می‌توان در چهره فرمانروایان آرمانی یافت. ویژگی بارز فرمانروایان آرمانیِ اسطوره‌ای فریدون و کیخسرو، دادگری است. آوازه سه فرمانروای آرمانی تاریخی، کوروش بزرگ، داریوش بزرگ و خسرو انوشیروان ریشه در حکمرانی دادگرانه دارد تا پیروزی‌های نظامی.

پس یکی از ریشه‌های تداومِ چیرگی ایران بر جهان را باید در دادگری ایرانی دید. مقام امام نخستِ شیعیان که فرمانروای مذهبی آرمانی در حافظه‌ی ایرانی است، نیز نه فتوحات دورانِ خلافتِ کوتاهش بلکه شیوه‌ی حکمرانی عادلانه وی بود. حتی شاهنامه فردوسی، مهم‌ترین متن ایرانی، نیز حماسه‌ی داد نامیده می‌شود.

نبوغ نظامی نادر شاه افشار، واپسین فاتحِ بزرگ آسیا، ستودنی است، چرا که ایران را نجات داد. اما مردم، نظامی‌گری او را نپذیرفتند. برعکس، دادگریِ کریمخان زند را که بر همه‌ی ایران فرمان نمی‌راند، می‌ستایند. پس ویژگی آرمانی فرمانروای ایرانی نه پیروزی‌های نظامی و جهانگشایی، بلکه دادگری است.

مدارا،‌ ستون دوم هنجاری ایران است. کوروش بزرگ با مدارا توانست حکومتی جهانی بر فراز تمدن‌های درخشان بابل، مصر، لیدیه و آشور بنا نهد. منشور حقوق بشر کوروش نمود و نمادِ مدارا و حافظ حقوق ملل مغلوب است. مدارا بود که کثرتِ مردمانی با فرهنگ و ادیان گوناگون را ذیل وحدت ایرانی گرد هم‌آورد.

مدارا در نیمه‌ی دوم هخامنشیان به تدریج به کناری گذاشته شد تا آنکه کشور با هجوم اسکندر فرو پاشید. اشکانیان مدارا را در فرمانروایی ۴۷۱ ساله خود در پیش گرفتند. ساسانیان اما با ادیانِ غیر زرتشتی کمتر مدارا کردند. مانی و مزدک کشته شده و مسیحیان تا زمان پذیرشِ کلیسای نسطوری زیر ضرب بودند.

پس از اسلام نیز مدارا هر گاه مجال می‌یافت، بر غنای تمدن ایران می‌افزود. سامانیان و دیلمیان (بوییان و زیاریان) مدارا را در پیش گرفتند و رنسانس ایرانی در همین دوران بود. مدارا اما اندک‌اندک به فراموشی سپرده شد و تحجر جایگزین آن گشت تا بدان جا که هر اندیشه‌ی نوینی با انگِ بددینی روبه‌رو شد.

اهمیتِ داد، بدین معناست که نهاد قضایی و نه نهاد قانون‌گذاری و اجرایی، رُکنِ هنجاری دولتِ ایرانی است. چرا که مسئول دادپراکنی و پاسداشتِ داد است.

اهمیت مدارا نیز به این مسئله اشاره دارد که سیاست‌های یکسان‌ساز در ایران شکست می‌خورد و مدارا نسبت به کثرتِ شیوه‌ی زندگی، امری گریزناپذیر است!

داد و مدارا، نگهدارنده‌ی ویژگی بنیادینِ وحدت در عین کثرتِ ایران هستند.
بدون این دو نمی‌توان تنوعِ اندیشه و شیوه زندگی در متنِ تمدن ایران را پذیرفت. برعکس، بیداد و تحجر ویران‌کننده‌ی سامان سیاسی کشور هستند. درخشش تمدن ایرانی همزمان با فرمانروایانی بودند که از بیداد و‌ تحجر دوری گُزیدند.

نگهداشت امنیت ملی و حفظ تمامیت ارضی ایران بدون قوی شدن امکان ندارد؛ شرط قوی شدن پایدار اما تقویت رابطه دولت و ملت است. بنیان این رابطه نیز باید با داد و مدارا سازگار باشد. پس بر فرمانروای ایرانی است که داد گستراند و مدارا پیشه سازد. این همه را پنج سال پیش در [مجله] سیاست‌نامه گفته بودم./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
4.7K views08:12
Open / Comment
2023-06-10 11:12:06 نامزدی «مایک پنس» آرای مذهبی‌های آمریکا را جهت‌دهی خواهد کرد/ حضور بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ می‌تواند به نفع جمهوریخواهان تمام شود

ایلنا

«فریدون مجلسی» کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به اعلام نامزدی معاون رئیس‌جمهوری سابق آمریکا برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: واقعیت این است که تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده زمان زیادی باقی مانده اما آنچه که حالا مطرح می‌شود این است که در اردوگاه دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان نامزدهایی حضور دارند که سن آنها بسیار بالا بوده و همین مسأله باعث ایجاد سوال‌های متعددی در افکار عمومی ایالات متحده شده است. چندی پیش بود که دنیا، زمین خوردن بایدن را در سن ۸۲ سالگی مشاهده کرد و همین مسأله به سوژه رسانه‌ها تبدیل شد. در مقابل، ترامپ هم که سلامت جسمانی نسبتاً خوبی دارد اما از حیث سلامت روانی همچنان زیر سوال است و به موازات این مسأله، پرونده‌های قضایی وی همچنان مفتوح است.

وی ادامه داد: توجه داشته باشید که جامعه ایالات متحده عموماً یک جامعه اخلاق‌محور به حساب می‌آید و در مورد ترامپ این شک و شبهه وجود دارد که نتایج پرونده‌های وی بتواند به رئیس جمهوری سابق آمریکا ضربه جدی وارد کند. در این فضا اعلام نامزدی مایک پنس ۶۳ ساله هم اهمیت زیادی دارد اما مسأله اینجاست که وی در اصل خود را برای یک رقابت درون‌حزبی نامزد کرده و مشخص نیست که آیا به عنوان نامزد نهایی جمهوری‌خواهان وارد عرصه انتخابات می‌شود یا خیر. او یک مسیحی دو آتشه است که در داخل حزب جمهوری‌خواه طرفداران زیادی دارد و البته وجود او می‌تواند ترامپ را هم با مشکلاتی روبه‌رو کند. معتقدم اگر شخصی مانند «رکس تیلرسون» که وزیر خارجه ترامپ در اوایل ریاست جمهوری وی بود، وارد عرصه رقابت‌های درون حزبی شود، می‌تواند از رئیس‌جمهوری سابق آمریکا جلو بزند اما به هر ترتیب مایک پنس هم وجهه بهتری نسبت به ترامپ دارد

این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: معتقدم که نامزد شدن مجدد بایدن برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ می‌تواند به نفع جمهوریخواهان تمام شود؛ چراکه جامعه فعال و پر حرارت آمریکا نمی‌خواهد به پیرمردی رأی دهد که همین حالا مقابل دوربین رسانه‌های جهان زمین می‌خورد. علاوه بر این مسائل، رابرت کندی برادرزاده جان.اف کندی هم از جناح دموکرات‌ها مصمم است که بتواند بایدن را از دور خارج کند و به همین ترتیب مجموع این اتفاق‌ها برای دموکرات‌ها چندان مناسب به نظر نمی‌رسد. باید متوجه بود که در آمریکا، مذهبی بودن برای نیمی از جامعه اهمیت دارد و این موضوع برای شخصی مانند مایک پنس امتیاز بزرگی به حساب می‌آید و به همین دلیل کسانی که مذهبی‌تر هستند، مایک پنس را به ترامپ ترجیح می دهند؛ چراکه محافظه‌کاران مذهبی دوست ندارند بدنامی ترامپ و هیجانی عمل کردن وی گریبان آنها را بگیرد و از این جهت معتقدم که او حداقل از نظر طیف مذهبی‌ها معقول‌تر از ترامپ است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در این میان باید متوجه باشیم که اشغال کنگره آمریکا به نفع ترامپ نبود ولی توانست جایگاه معاون وی یعنی «مایک پنس» را تا حد زیادی ارتقا بدهد و حتی به نوعی او را در مقابل رئیس‌جمهوری سابق آمریکا قرار دهد. از منظری دیگر معتقدم با توجه به مشکلاتی که در سیاست خارجی آمریکا وجود دارد و همچنین درگیری این کشور در پرونده‌های گوناگون بین‌المللی از جمله جنگ اوکراین و مسأله تایوان، حضور مایک پنس برای حفظ آبروی جمهوری‌خواهان بهتر از ترامپ است. درست است که مایک پنس چهار سال معاون رئیس‌جمهوری آمریکا بوده اما در کل باید دانست کسانی مانند تد کروز، نیکی هیلی، کریس کریستی و غیره هم در جناح محافظه‌کاران مطرح هستند و ممکن است این اشخاص بتوانند بر مایک پنس غلبه کنند. لذا همین سطح‌بندی باعث می‌شود که رقابت میان پنس با این اشخاص نزدیک به هم و به صورت تنگاتنگ پیش برود.


️کانال مطالعات روابط بین الملل
T.me/bestdiplomacy
3.0K views08:12
Open / Comment
2023-06-10 00:44:24 دیپلماسی pinned a photo
21:44
Open / Comment
2023-06-10 00:39:48
هیچ ایرانی نام سیارکی در منظومه شمسی بنامش نیست ولی او بود
انقلاب او را از ایران بسمت آمریکا برد
اما همیشه بر ایرانی بودنش افتخار کرد
فیروز نادری رییس پروژه مریخ ناسا شد افتخاری که ایرانی دیگری به آن دست نیافت
او بقول آمریکاییها good nature و خوش ذات بود
برخی ایرانیان وقتی او به نقد ترامپ پرداخت و به رقیبش رای داد به او فحاشی کردند.
اما دریغ از اینکه بزرگی و بزرگان با هزاران ناسزا هم کوچک نمیشود و نمیشوند

نادری نابغه ای عاشق ایران بود و تا پایان عمر به عشق ایران زیست
باید گفت جهان یکی از بهترین مخلوقات آفریننده اش را از دست داد!...
روانش شاد باد
اکبرمختاری
@bestdiplomacy
7.9K views21:39
Open / Comment
2023-06-09 19:47:49 معضل انسان امروزی این است
که دیگر غریزه یا سنت نیست
که به او بگوید باید چه کند.

حتی دیگر خودش هم نمی‌داند
چه می‌خواهد بکند.

و فقط دو واکنش رفتاری
نسبت به این بحران، ارزشی دارد
یا #همرنگی با #جماعت
«آنچه دیگران می‌کنند»

و یا #تسلیم در برابر #استبداد
«آنچه دیگران می‌خواهند»./ویکتور فرانکل روانشناس بازمانده از آشویتس
@bestdiplomacy
4.0K views16:47
Open / Comment
2023-06-09 16:37:22
@bestdiplomacy
3.8K views13:37
Open / Comment
2023-06-09 00:11:30 .
ایرانِ‌ بزرگِ‌ فرهنگی

روانشاد استاد سید جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی

ایرانِ جغرافیای سیاسی کنونی تنها ناحیه‌هایی از این ایران‌زمینِ فرهنگی است که به برخی از ویژگی‌های آن اشاره خواهد شد.

ایرانِ‌ بزرگِ‌ فرهنگی تنها از آنِ ایرانیان محدوده‌ی جغرافیای سیاسی امروز ایران نیست، میراث همه‌ی اقوامی است که سهمی در آفریدن آن میراث مشترک داشته‌اند، اگرچه بسیاری از آن اقوام، به لحاظِ سیاسی، به ملّت‌های مستقل تبدیل شده و سرنوشت سیاسی جدای خود را رقم زده‌اند.

به‌عنوان مثال، ملت‌هایی که در آسیای مرکزی و نیز در قفقاز کشورهایی مستقل ایجاد کرده‌اند، در معنای سیاسی کلمه، ایرانی نیستند، اما در میراثی که در ایرانِ بزرگ آفریده شده، به درجات متفاوت، سهیم بوده‌اند و هستند.

امروزه، این اقوام به زبان‌های «ملّی» خود سخن می‌گویند، اما بخش بزرگی از آن‌چه در این زبان‌های «ملّی»ِ ناحیه‌ای بیان می‌شود ایرانی است. حتی ترکیه، که از سده‌ها پیش هویتِ قومی متمایز از هویت قومی ایرانی یا، به تعبیر من، ایرانشهری داشته، اما تا گسستی که بنیادگذار ترکیه‌ی نوین ایجاد کرد، بخش مهمی از ادبِ ترکیِ عثمانی، ایرانی و از شاخه‌های فرهنگ ایرانی است که به زبان ترکی عثمانی بیان شده است.

این حکم، به طریق اولی، در درون مرزهای ایران کنونی نیز مصداق دارد.

ایرانیان، در محدوده‌ی مرزهای سیاسی کنونی، اعمِّ از این‌که به یکی از زبان‌های ایرانی یا غیرایرانی سخن بگویند، درون‌مایه‌های ادب و فرهنگ ایرانی را بیان می‌کنند.

از این حیث، ادب کُردی به همان اندازه ناحیه‌ای از ادب ایرانی است که ادب تُرکی آذری. این زبان‌های محلی، اعمّ از ایرانی و غیرایرانی، نه‌تنها زبان‌هایی که در درون مرزهای کنونی ایران به آن‌ها سخن گفته می‌شود، بلکه حتی زبان‌هایی مانند اردو و ترکی عثمانی، که زبان‌های ایرانی نیستند، از طریق زبان فارسی و بر اثر جاذبه‌ی ادب و فرهنگ ایرانی به زبان‌های فرهنگی تبدیل شده‌اند.

ایرانِ‌ بزرگِ‌ فرهنگی، چنان‌که از نامِ آن برمی‌آید، فرهنگی است و هیچ داعیه‌ی سیاسی ندارد.
این‌که تاریخِ بخشِ بزرگی از ادب و فرهنگی که در ناحیه‌هایی از شبه‌جزیره‌ی هند، ترکیه، تاجیکستان، ازبکستان و... آفریده شده ایرانی است، امروزه به لحاظ سیاسی هیچ اعتباری ندارد.
سیاست خارجی همه‌ی این کشورها باید بر اساس مناسبات حُسنِ همجواری، عُلقه‌های فرهنگی، منافع مشترک برابر و رعایت منطق منافع ملّی کشورها باشد. این‌که ایرانِ بزرگ خاستگاه ادب و فرهنگی بوده که در بسیاری از کشورهای منطقه جاری است، به لحاظ سیاسی، برای ایرانِ سیاسی کنونی اعتباری به شمار نمی‌آید.

در مناسبات فرهنگی وضع متفاوت است. نه تنها ابن‌سینا ازبک و مولانا تُرک نیستند، بلکه بسیاری از نویسندگان اردو، تُرک و ازبک نیز به ایرانِ‌ فرهنگی تعلق دارند، چنان‌که دیوان فضولی و شاه اسماعیل، به‌رغم تُرکی بودن آن‌ها، آثاری در ادب ایران هستند.

تاریخِ ایرانِ جغرافیایِ سیاسیِ کنونی، تاریخِ مرزهای سیاسیِ کنونی است، اما تاریخِ ادب و فرهنگِ ایرانیْ ایرانشهری است، یعنی تاریخِ ایرانِ‌ بزرگِ‌ فرهنگی است. به‌هرحال، مرزهای سیاسی ایران آن‌هایی هستند که اینک هستند، اما مرزهای فرهنگی ایران‌زمین آن‌هایی هستند که از آغاز بوده‌اند.

ایرانِ سیاسی کنونی یک «کشور» است. مرزهای سیاسی آن همان است که هست، اما مرزهای ایران فرهنگی همان مرزهایی است که به‌طور تاریخی بوده‌اند. از این‌رو، ایران، به‌خلاف بسیاری از کشورها، تنها یک کشور نیست، بلکه یک تمدن با فرهنگی فراگیر است.

از این‌رو، برای بسیاری از کشورهایی که ایران را احاطه کرده‌اند، اما از سده‌ها پیش از آن جدا شده، یا در بیرون قلمرو سیاسی ایران قرارگرفته‌اند، اگر بخواهند تنها یکی از واپسین کشورهایی نباشند که در دهه‌های اخیر به افتخار پیوستن به سازمان ملل نایل شده و یکی از واپسین رقم‌های در پایان سیاهه‌ی آن را به‌دست‌آورده‌اند، نفی ایران، نفی خویشتنِ خویش است.

میراث تاریخ سیاسی گذشته این کشورها را به بخش‌هایی از قلمرو فرهنگی ایران تبدیل کرده‌است.

به لحاظِ فرهنگی، ایران هم‌چنان کانون آفرینش ادب و فرهنگ ایرانی است. کشورهایی که ابن‌سینا و مولانا را مِلکِ طِلق خود می‌دانند، می‌توانند به مزایای درآمد گردشگری آن‌ها دل خوش کنند، اما نه تُرکان و نه ازبکان، برای فهم سرمایه‌های «ملّی» خود، هرگز از ایرانیان بی‌نیاز نخواهند شد.
ابن‌سینا و‌ مولانا هرگز بخشی از ادبِ ترکی (چنان‌که امروزه به آن زبان سخن گفته می‌شود و نه ترکی عثمانی که عمده‌ی آن برای ترکان امروزی قابل فهم نیست) نبوده‌است، در حالی‌که اگرچه ابونصر فارابی، حتی اگر چنان‌که گفته‌اند، تُرک‌تبار می‌بوده، و جز به عربی ننوشته، اما پیوسته جزیی از تاریخ اندیشیدن ایرانی بوده و فصلی مهم از فلسفه‌ای است که به‌طور عمده در ایران بسط پیدا کرده‌است.

@IranDel_Channel

T.me/bestdiplomacy
5.5K views21:11
Open / Comment