Get Mystery Box with random crypto!

محمدرضا زائرى

Logo of telegram channel morzaeri — محمدرضا زائرى م
Logo of telegram channel morzaeri — محمدرضا زائرى
Channel address: @morzaeri
Categories: Uncategorized
Language: Not set
Subscribers: 17.65K

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 2

2022-10-02 09:21:55 خبری از رم و پرسشی از تهران و قم

چند نکته و پرسش درباره مطلب بالا:

یک. به گمان من موضوع این روزها در هیچ نهادی به اندازه آموزش‌و‌پرورش ریشه و برایش مسئولیت ندارد؛ چه در حدوث و چه در بقا.
اولا، شادروان امینی، که قرار بود تحت آموزش قرار بگیرد، از قضا، آموزش دیده و دست‌پرورده همین سیستم آموزشی و پرورشی بود.
ثانیا، بار اصلی را در اعتراض‌ها همین به اصطلاح دهه هشتادی‌ها، کمی بالاتر یا پایین‌تر، به دوش می‌کشند؛ که از قضا این‌ها هم شب‌ها روی همین کتاب‌های درسی خواب‌شان برده و در گوش آن‌ها همین مواعظ و نصایحِ تصویب و ابلاغ شده خوانده شده است.
ثالثا، برای اصلاحِ کژی‌ها و زدودن کثیفی‌ها و زیبا کردن زشتی‌ها هم هیچ نهادِ حاکمیتی اولی و اصلح از آموزش‌و‌پرورش نیست.
آیا سازوکاری برای پرسش از مسئولان و نهادهای متولی آموزش‌و‌پرورش، به معنای عام، وجود دارد؟
نکته: مرتبط با هر سه نکته بالا، شاید مرور این مطلب بد نباشد:
https://www.khabaronline.ir/news/1678969/
(می خواستم درباره این مطلب مستقلا چیزی بنویسم. فعلا منصرف شدم.)

دو. موج و حرکت فعلی مرزنشناس است. صرفا در مصاحبه سخنگوهای وزارت خارجه کشورهای مختلف محدود نمانده است. به خیابان‌ها و رسانه‌های شخصی و مدارسِ خارج از کشور هم کشیده شده است.
برای مدیریت و اصلاح آن هم باید در همین سطح تدبیر کرد. با چهارتا حرکت نمادین و درمانِ چسب زخمی نمی توان ماجرا را به فراموشی سپرد.
باید از راه دیپلماسی عمومی وارد شد و باب گفت‌و‌گو را گشود. باید با دیگران گفت و از آنان شنفت.
سه. جالب است که نهادی به اسم «انجمن ملی مدیران رم» وجود دارد. از تعریف و وظایف آن بی‌خبرم. حتی نمی‌دانم چقدر کارکرد دارد و تا کجا می‌تواند نفوذ کند. ولی به نظرم نهاد محترم و ایده در خور تاملی است؛ اگر تاب و تحمل و سعه‌صدر لازم وجود داشته باشد.
چهار. اگر در دبیرستانی در رم این موضوع به مسئله تبدیل شده است؛ آیا کسی از دبیرستان‌های تهران و قم خبری دارد؟ برای امروز و آینده آن‌ها فکری می‌کند؟
(می توانید لینک بالا را این بار با این پرسش مرور کنید.)

علی جعفرآبادی

#بین_الملل #ایتالیا
#دیپلماسی_عمومی
#سیاستگذاری_آموزشی
#سیاست #کتب_درسی

یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
4.0K views06:21
Open / Comment
2022-10-02 00:05:13 یکی از شرایط اولیه جلب رضایت و اطمینان مردم نسبت به حکومت

يكى از چيزهايى كه رضايت عموم بدان بستگى دارد اين است كه حكومت با چه ديده‌اى به توده مردم و به خودش نگاه مى‌كند؛ با اين چشم كه آنها برده و مملوک و خود مالک و صاحب اختيار است؟ و يا با اين چشم كه آنها صاحب حق‌اند و او خود تنها وكيل و امين و نماينده است؟

در صورت اول هر خدمتى انجام دهد از نوع تيمارى است كه مالک يک حيوان براى حيوان خويش انجام مى‌دهد، و در صورت دوم از نوع خدمتى است كه يک امين صالح انجام مى‌دهد.

اعتراف حكومت به حقوق واقعى مردم و احتراز از هر نوع عملى كه مشعر بر نفى حق حاكميت آنها باشد، از شرايط اوليه جلب رضا و اطمينان آنان است.

استاد مطهری، سیری در نهج‌البلاغه، ص124

#گزیده_کتاب
کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»
@motahari_ir
4.7K views21:05
Open / Comment
2022-10-02 00:04:55 سوختن ایران در سندروم «همدلی محدود»
مجتبی لشکربلوکی و حمید زعیمی

آزمایش جالبی توسط یکی از محققان دانشگاه لنچستر اِنگلستان انجام شد. شرکت کنندگان چه کسانی بودند؟ طرفداران تیم منچستریونایتد. ابتدا از آنان خواسته شد که پرسشنامه‌ای راجع به میزان طرفداری از منچستریونایتد را تکمیل کنند. خود پرسشنامه اهمیتی نداشت بلکه این کار ترفندی بود برای یادآوری و برافروختن وفاداری آن‌ها به تیم منچستریونایتد. سپس، به شرکت‌کنندگان گفتند که در بخش دومِ آزمایش باید در مکان دیگری فیلمی راجع به فوتبال نگاه کنند. به آنها مسیر رفتن تا اتاق نمایش در ساختمان دیگر را نشان دادند. در طول مسیر، مردی که در حقیقت یک همکار (بازیگر) بود می‌دوید، لیز می خورد و می افتاد، مچ پایش را می گرفت و در حالی که درد می‌کشید فریاد می زد. مردی که بر زمین افتاده بود گاهی پیراهن منچستریونایتد و گاهی پیراهن رقیب سرسخت منچسریونایتد یعنی لیورپول را پوشیده بود.
نتایج تکان دهنده بود در ۹۴٪ مواقع، اگر فرد مصدوم پیراهن منچستریونایتد را بر تن داشت، شرکت کنندگان به او کمک کردند. ولی وقتی مصدوم لباس لیورپول یا لباس معمولی را به تن داشت فکر می کنید چند درصد کمک می کردند؟ تنها حدود ۳۰٪. اکثریت آن‌ها معمولاً فردی که غیرمنچستری بود را رها کردند تا ناله کند. برخی از شرکت کنندگان اصلاً به شخصی با پیراهن لیورپول توجه نکردند.
دوباره آزمایش تکرار شد اما این بار یک تغییر کوچک داده شد. این بار پرسشنامه با مضمون عشق به فوتبال و بازی زیبا بود و نه عشق به منچسترپونایتد! بعد از همین تغییر کوچک، حدود ۸۰ درصد از طرفداران منچستریونایتد به فردِ زمین افتاده با لباس منچستریونایتد کمک کردند که کمی کمتر از دور اول بود اما نتیجه جالب اینجا بود: ۷۰ درصد به افراد مصدوم با پیراهن لیورپول کمک کردند. در مقایسه با آزمایش قبل ۴۰ درصد افزایش در کمک به فردِ طرفدار لیورپول مشاهده شد (منبع) دلیلش چه بود؟

تحلیل و تجویز راهبردی
ذهن ما به صورت ناخودآگاه مرز می‌کشد. حد تعیین می کند. این سوی مرز می شود افراد درون گروه (ما) و آن سوی مرز می شود افراد بیرون گروه (اونها). تا این جای کار مساله ای نیست. مساله این است که ما نسبت به آنسوی «مرز ذهنی غیرواقعی» که کشیده ایم غیریت و دوگانگی و دوری ایجاد می کنیم و نسبت به افراد درون گروه غیرت، همدلی و همدردی بیشتری داریم تا افراد بیرون گروه. به عبارت دیگر ما دچار همدلی محدود می شویم. به عنوان یک انسان رحم و مروت و مرام داریم ولی فقط آن را معطوف و محدود می کنیم به همکیش و هم قبیله و هم فکر و هم گروه مان.
تا جایی که در خاطر داریم این دوگانه سازی ها همیشه رخ داده است. برخی به دیگران می گویند غرب زده و در عوض آن ها به گروه اول می گوید عمله روسیه! برخی خودفروخته و خودباخته اند و در عوض برخی واپس گرا و عقب افتاده. برخی مذهبی خشک اند و برخی غیرمذهبی ولنگار. این دوگانه سازی ها تبعات دارد.

چه می توان کرد؟ خاطرتان هست که در بخش دوم آزمایش چه کردند؟ یک تغییر کوچک؛ به جای تاکید بر عشق به یک تیم خاص (منچستریونایتد)، عشق به یک مفهوم وسیع تر (فوتبال) جایگزین شد.
برای رهایی از سندروم همدلی محدود، باید استراتژی یافتن یا ساختن «وجه مشترک گسترده» را انتخاب کرد؛ خدا ، انسانیت، محیط زیست، آینده، سرنوشت مشترک، میهن این‌ها مواردی هستند که می توانند ما را نجات دهند. برای اینکه اثبات کنیم که چنین چیزی امکان پذیر است، به این موقعیت توجه کنید: مسابقات جام جهانی است در یک کافه کنار دیگرانی که نمی شناسید دارید فوتبال نگاه می کنید. زمانی که تیم ملی ما در جام جهانی برنده می شود شما ممکن است یک فرد مذهبی استقلالی دو آتشه باشید اما فرد کناری تان را که یک آدم غیرمذهبی هوادار متعصب پرسپولیس باشد را به آغوش بکشید و حتی پول چایی اش را هم حساب کنید!

ایران امروز ما به شدت نیازمند رهایی از سندروم همدلی محدود است. مرزهای غیرواقعی که جامعه ما را چندپاره (بهتر است بگوییم پاره پاره) کرده است.

آخرین نکته: هر کسی باید شروع کننده باشد. منچستری ها نباید منتظر لیورپولی ها باشند و برعکس. در توسعه باید کنشگر، آغازگر و مبتکر بود وگرنه انفعال و تقلید که هنری نیست. آغاز کننده باشیم و مرزها را برداریم!


کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_lashkarbolouki
4.3K views21:04
Open / Comment
2022-08-17 17:37:19
نیروی جوانان قطر

قطر در اقدامی دیگر همایش «نیروی جوانان قطر» را برگزار می کند:
https://qyp.mystrikingly.com/

مدیریت و راهبری این کنفرانس کاملا دانشجویی است و با هدف یادگیری از زبده ترین رهبران و پیشتازان تغییر در قطر برگزار می شود:
https://qyp.mystrikingly.com/about-us

برنامه همایش:
https://qyp.mystrikingly.com/events

پیشنهاد می کنم دبیرخانه همایش بین المللی «توان جوانان ایران» با اختیار تام و تامین اعتبار از سوی دفتر ریاست جمهوری تشکیل شود و با پرهیز از تنگ نظری ها و دخالت های نابجا و هرگونه سودجویی، مشابه این همایش را برگزار کند.

اگر موافق هستید و مانعی ندارید، این ایده و پیشنهاد را نشر دهید.

#ایده #ایران
#بین_الملل #قطر


یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
1.8K views14:37
Open / Comment
2022-08-17 17:36:47 بدهی‌های بزرگم!

رحیم قمیشی

۲۶ سال داشتم، رفتم نزد پزشکی که نمی‌دانستم چقدر بزرگ است.
پس از دوره اسارت از ناراحتی داخلی‌ای رنج می‌بردم. دکتر الیاسی با حوصله ده‌ها آزمایش برایم نوشت، او بیشتر از خودم برای درمان بیماری‌ام دل می‌سوزاند.
اگر او نبود ممکن بود به سی سالگی نرسم.
من تا آخر عمر مدیون او هستم.

وقتی اسیر شدم سربازی عراقی که کشته شدن دوستانش را دیده  بود از فرط عصبانیت تصمیم گرفت من و سه همراه دیگرم را اعدام کند. طبیعی بود!
نگاه‌های ساکت و مظلومانه ما بر او اثری نداشت، حتی تیراندازی‌اش شروع شد و دو نفرمان تیر خوردند...
افسری جوان و عراقی ناگهان پیدا شد.
داد زد اینها اسیرند نباید تیرباران شوند! انگار از آسمان آمده باشد.
اگر او نبود چه می‌شد؟
من چقدر به او بدهکارم.

در اردوگاه نگهبانی داشتیم، امجد نام.
از همه نگهبان‌ها مسن‌تر، لاغر اندام بود و در موقع عصبانیت لکنت زبان پیدا می‌کرد. موقع زدن بچه‌ها بیشتر تظاهر به زدن می‌کرد، ولی نمی‌زد.
تا می‌دید میان کتک خوردن‌ها کم می‌آوریم، می‌آمد نزدیک، می‌گفت این روزها می‌گذرد، فردا آزاد می‌شوید.
می‌گفت آنها چه بگویند که تا آخر عمر اسیر می‌مانند!
او چقدر به گردنم حق دارد.

وقتی اسیر شدم پاسدار بودم، عراقی‌ها لَه‌لَه می‌زدند برای پیدا کردن یک پاسدار، کسی که بتوانند با کشتن او زهرچشمی از بقیه بگیرند.
برای آنها کشتن مثل آب خوردن بود. نیمی از بچه‌های اردوگاه می‌دانستند من پاسدارم. چقدر کتک خوردند فقط بگویند فلانی پاسدار است، اما نگفتند.
من چقدر به آنها بدهکارم!

اسیر که شدم. ۴ سال مفقود بودم و خبری از من برای خانواده نیامد، بسیاری گفتند کشته شده‌ام. بعضی گفتند مفقود است باید صبر کرد. پدرم چند ماه بیشتر تحمل نکرد. او پیر نبود، هیچ بیماری‌ای نداشت، فقط دلش تنگ شده بود.
چشمهایش را بست و دیگر باز نکرد.
او دولتی نبود، حقوق بازنشستگی نداشت، چند فرزند قد و نیم‌قد در خانه، چقدر مادرم سختی کشید.
من چهارم دی‌ماه ۶۵ اسیر شده بودم.
پدرم ۲۵ مرداد ماه ۶۶ صبرش تمام شد.
من چقدر به نسل قبل از خودم بدهکارم.
چقدر به نسل پس از خودم...

مردم خوب کشورم، اهالی محل، برادرها و خواهرم، هیچ‌وقت نگذاشتند مادرم بیشتر از دوری‌ و بی‌خبری‌ام سختی بکشد.
وقتی برگشتم سه سال و نیم از فوت پدرم می‌گذشت و من تازه خبرش را می‌شنیدم. سخت بود برایم. اما مردم نگذاشتند ذره‌ای دلتنگی کنم. من شده بودم فرزند ایران.
تک‌تک اسرا شده بودند فرزندان ایران. تمام خستگی‌ها از تن ما در آمده بود.
ما چقدر به مردم مهربان کشورمان بدهی داریم!
من چقدر بدهکارم، به پدرم، به مادرم، به خانواده‌ام.

پس از آزادی‌ به کشورهای متعددی رفتم، اما هیچ کجا مردم ایران را پیدا نکردم.
من برای ایران خلق شده بودم. با همۀ دردسرهایش، با همۀ بالا و پایین‌هایش، با همۀ سختی‌هایش!
من ترانه‌های ایرانی را دوست داشتم، شعرهای ایرانی را، هنر ایرانی را، شهرهای ایران را، مردم ایران را.
من چقدر به خدا بدهکارم، مرا در ایران جان داد!

۳۲ سال گذشت از ۲۶ مردادی که مردم آمدند به استقبال فرزندان‌شان. ما آمدیم پابوس مردم. مگر می‌توانیم فراموشش کنیم، آن‌همه محبت و عشق را.
ما آزادی‌مان را مدیون مردم خوبمان هستیم، اگر آنها نبودند شاید هنوز اسیر بودیم. هنوز نگهبان امجد نصیحت‌مان می‌کرد نگران نباشیم، هنوز روزها و هفته‌ها و ماه‌ها را می‌شمردیم، امسال دیگر حتماً آزاد می‌شویم...

غلامرضا برادرم می‌گفت پدرمان وقتی رفت، اطمینان داشت تو برمی‌گردی. فقط صبرش تمام شده بود.
او ایمان داشت مردمی داریم که نمی‌گذارند پسرش بی‌کَس و مفقود بماند.
۲۵ مرداد ۶۶ پدرم رفت.
۲۶ مرداد ۶۹ مردم آمدند استقبال‌مان.
آمدند تا ببینند ثمره صبر چقدر شیرین است. ثمره صلح، ثمره انسان دانستن دوست و دشمن.
آمدند تا باور کنند ما با وجود سال‌ها اسارت و سختی، مانده‌ایم امیدوار و ایستاده.
ما چقدر به مردم صبورمان بدهکاریم!
ما چقدر به این سرنوشت زیبایی که خدا برایمان رقم زد، به‌او بدهکاریم!

ما اسرا می‌دانیم همۀ آنچه امروز به‌سختی می‌گذرد در برابر لحظه‌های پرصفای آزادی هیچ نیست.
تمام مصائب، در برابر احساس همدلی‌ها و همراهی‌ها، چیزی نیست.
تردید نداریم بهترین زندگی را داشته‌ایم، با همۀ آنچه که از سر گذراندیم.
مگر صدام بُرد؟
مگر خوشبختی، بی‌مشکل هم می‌شود؟
مگر آزادی را دیوارها می‌توانند بگیرند از ما؟
مگر خنده را می‌توان ممنوع کرد...
مگر عشق را می‌توان از همه گرفت؟

ما به مردم تا آخر عمر بدهکاریم
به پدران صبورمان، به مادران مهربان‌مان
به همسران همراهمان
به برادرها و خواهران‌مان
به فرزندان‌مان
به همه آنها که بی‌منت
آزادی را به ما هدیه دادند
ما اسرا ۲۶ مرداد را فراموش نمی‌کنیم
روز عزت‌مان
روز بزرگی ایران‌مان
و لبخند پیروزی مردم خوب‌مان

من ۲۵ و ۲۶ مرداد را...

@ghomeishi3
https://t.me/ghomeishi3/22
1.5K views14:36
Open / Comment
2022-08-17 17:24:07
درنگ

وزیر آموزش سنگاپور با انتشار این تصویر نوشت:
«اخیراً این افتخار را داشتم که از طریق زوم با خانم سارا دوترته، معاون رئیس جمهور و وزیر آموزش فیلیپین ملاقات کنم.
بحث خوبی داشتیم و اولویت های آموزشی و آخرین تحولات کشورمان را به اشتراک گذاشتیم.
هر دوی ما مشتاق بودیم که فرصت‌های بیشتری را برای تبادلات حرفه‌ای بین معلمان و مدیران مدرسه‌مان برای به اشتراک گذاشتن ایده‌های نوآورانه فراهم کنیم و مدارس ما مشارکت‌هایی ایجاد کنند تا دانش‌آموزان بتوانند با یکدیگر آشنا شوند.
من مشتاقانه منتظر همکاری با او و تیمش برای پیشبرد همکاری هایمان هستم.»

بخش هایی از این خبر برایم تامل برانگیز بود. برایتان می گویم:
وزیر آموزش فیلیپین معاون رییس جمهور هم هست.
رویکرد تعاملی و بین المللیِ دو وزیر
تمایل به تعامل معلمان و دانش آموزان

علی جعفرآبادی

#درنگ #بین_الملل
#فیلیپین #سنگاپور
#دیپلماسی_آموزشی

یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
1.6K views14:24
Open / Comment
2022-08-17 15:11:51
جامعه‌ ی ما به عقل نیاز دارد. عاقل بودن کرامت است...
#عقل
#عقلانیت
#میرزای_شیرازی

https://t.me/ha_mim1377
1.9K views12:11
Open / Comment
2022-08-17 14:09:32
2.1K views11:09
Open / Comment
2022-08-17 04:18:53 فرهاد قنبری
ضریب هوشی ایرانیان

ضریب هوشی مردم یک جامعه را نه در شعار سیاستمدارن بلکه در نمود بیرونی رفتارهای مردم یک جامعه باید مشاهده کرد.
ضریب هوش مردم یک جامعه را باید در نوع روابط اجتماعی و فردی، در میزان پاسداشت وطن و شهر و خانه، در میزان پاکیزگی شهر و خیابان، در میزان رشد و توسعه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و صنعتی و امثالهم باید مشاهده کرد.

هوش و ضریب هوشی افراد یک جامعه بیشتر آنکه مسئله ای فطری و ذاتی باشد، محصول خانواده و محیط و جامعه است. عواملی مانند امنیت روانی و اجتماعی، محیط خانوادگی و تغذیه و مهمتر از همه نظام آموزش مهمترین عامل رشد یا نزول ضریب هوشی و استعدادهای شهروندان یک جامعه است.

نظام آموزشی در اغلب کشورهای جهان با طراحی و تدوین دروس کارآمد، استفاده از شیوه های آموزشی مبتنی بر اندیشه و تفکر، آموزش مهارت های اجتماعی، تحریک قوه تخیل، آشکار کردن استعدادهای هنری، آموزش و تربیت در زمینه درست زیستن در جامعه و مواردی از این قبیل سعی در شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان خود دارد.

حال به نظام آموزشی کشور خود بنگریم.
نظام آموزشی ایران سالهاست که توسط چند نهاد و بنگاه پولساز ضدفرهنگی (مانند قلمچی و گاج و مدرسان و کتاب سبز و..) به گروگان گرفته شده است. کلیت نظام آموزشی در ایران به چند کتاب تست در حوزه علوم فنی و تجربی(علوم تجربی، فیزیک، ریاضی، زیست و شیمی) تقلیل داده شده است و کلیت تصمیم گیر در نظام آموزشی اعم از وزارت آموزش و پرورش، سازمان سنجش، مدیران مدارس، معلمان و اولیاء دانش آموزان هم به مقوله آموزش و پرورش نگاهی جز تربیت کودکان و نوجوانان "تست زن" ندارند.

بدیهی است در شرایطی که زبان و ادبیات فارسی با چنین گنجینه اندیشگانی، تاریخ و جغرافیا با این میزان از توانایی برای تحریک به اندیشه و تامل در حوزه های بشری و تفکر در زمینه بحران های زیست محیطی و لزوم حفاظت از محیط زیست، جامعه شناسی و حقوق شهروندی با توان ایجاد پرسش در مسائل اجتماعی، آموزش سیاسی با قابلیت طرح پرسش در مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی، رمان و داستان و تئاتر و موسیقی و سینما با این میزان توانایی در بروز خلاقیت هنری، تربیت بدنی و ورزش با توان تربیت جسم های شاداب و آماده برای فعالیت فکری و ذهنی و.. به طور کامل نادیده گرفته می شوند، باید هم نظام آموزشی به کشتارگاه استعداد و اندیشه بدل شده و ضریب هوشی جامعه با سرعت آزاد سقوط نماید.

در جامعه ای که شهروندان زباله های خود را در طبیعت می ریزند و درختان و جنگل ها را به هر دلیلی به آتش می کشند، یعنی نظام آموزشی در این زمینه به وظیفه خود عمل نکرده و دانش آموزان را به تفکر در مورد چرایی حفاظت از محیط زیست وادار نکرده است.
در جامعه ای که مجری تلویزیونش حتی تلفظ نام فخر تاریخ ادبیات جهان «مولوی» را بلد نیست، یعنی استعداد هنری و ادبیش در دوران طفولیت و نابالغی رها شده است.
در جامعه ای که مردمش هنوز با بدیهی ترین حقوق سیاسی و اجتماعی خود بیگانه هستند یعنی توسعه سیاسی و اجتماعی چیزی در حد صفر است.
در جامعه ای که دانش آمورانش «ابی» را شاعر برجسته کشور خود می دانند، یعنی آموزش ادبیات با شکست مواجه شده است.
در جامعه ای که شهروندش برای پیروزی تیم ملی بالا و پایین می پرد، اما در همان حین صندلی های اتوبوس و ورزشگاه را شکسته و پاره می کند، یعنی درکی از وطن و وطن دوستی ندارد.
در جامعه که نظام آموزشیش با هنر بیگانه و چه بسا دشمن است سخن گفتن از رشد ضریب هوشی و استعدادهای فردی، سخنی عبث و بیهوده است.

امروزه مدارس ما بزرگترین دشمن تقویت هوش و کشتارگاه استعداد و توانایی های کودکان و نوجوانان است و با چنین نظامی انتظار تربیت شهروندانی تیزبین، وطن دوست انتظاری دور از واقعیت است.
@kharmagaas
1.3K views01:18
Open / Comment
2022-08-16 13:51:49
آغاز پیاده روی #اربعین در عراق

دیروز شاهد آغاز پیاده روی اربعین گروهی از عراقی های اهالی منطقه (راس الپیشه) جنوبی ترین نقطه عراق در نزدیکی خلیج فارس.
البته پیاده روی مردم جنوب استان بصره از یک هفته دیگر شروع میشود.
اما امسال عده ای زودتر پیاده روی اربعین را آغاز کردند.

ان شاء الله سعی میکنم بطور روزانه اخبار مربوط به اربعین را منتشر کنم

لطفا {کانال دلنوشته های یک عراقی} را به دیگران معرفی کنید

https://t.me/arbaeinehosseini
2.6K views10:51
Open / Comment