مردمکهای انسانیات اندیشه را گرم میکند مشهوریت چشمهایت فرا | ادبیات در وضعیت پستمدرن
مردمکهای انسانیات اندیشه را گرم میکند
مشهوریت چشمهایت
فراموشی میآورد
تخمین کمی نیست
و گسترش آغوشت
محتمل تا حتمی
سایهات نفسی سر برآورد
و یخچالها سرسبز شدند
و تنفس زمین تسهیل شد
کلمات مهربان پیاده میشوند
و دژنامهی باستانی
تسلیم خصلت جدید است
انقراض اهمیت
بر جاده گشتی زد
هیجانی را خاموش و محمول کرد
آبی به گلدانها داد و گذشت
چشمانت آویخته بر ظواهر گلها
رقص رقیقی میکند
و آغوشت روحت را میگسترد
مخفیگاه رازها دهان باز میکند و
اخلاقت چیزهای بسیاری را درون آتش میریزد
و مردمکهای انسانیات اندیشه را گرم میکند
میداند
و نسبتش را به مابعد جهش پیوند میزند
فنجانی برای پر کردن از کهکشان میآراید
دمی خاموشی
در کنار گرمای چای و چوبی درها و دیوارها
و سایهها همدم بخارها
نیمهی روحم در تو آرمیده
و به اندازهی تمامت گرسنگی میکشد
شب را از شاخه میچینم
شبی که زوائد را قیچی کرده
و در دامی که گستردهای به آرامش رسیده است.
طاهره(تارا) صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterature