Get Mystery Box with random crypto!

Westeros #GOT

Logo of telegram channel westerosir — Westeros #GOT W
Logo of telegram channel westerosir — Westeros #GOT
Channel address: @westerosir
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 14.43K
Description from channel

آدرس های ما
https://zil.ink/westeros
ارتباط با ما و تبلیغات :
@sis311

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


The latest Messages 15

2023-01-08 17:07:38 رده‌بندی تمام حکم‌رانان سلسله‌ی تارگرین‌: از بدترین تا بهترین

قسمت پنجم

اگان سوم

این پست وقایع فصل‌های آينده‌ی سریال خاندان اژدها را اسپویل می‌کند.

اگان سوم، پسر دیمون و رینیرا تارگرین، در طول رقص اژدهایان شاهد مرگ اکثر اعضای خانواده‌اش بود و تمام عمر از این بابت درد کشید. او به‌خصوص از اژدهایان واهمه داشت.
او به نام اگان جوان‌تر شناخته می‌شد، از آن‌جا که آخرین اژدهایان در زمان پادشاهی او مُردند، اگان سوم به قاتل اژدها هم معروف شد.
بیشتر مدت ۲۶ سال حکومتش را دیگران برایش حکم‌رانی کردند؛ اول به‌شکل شورایی از نائب‌السلطنه‌ها و بعد هم برادرش ویسریس دوم به‌عنوان دست پادشاه.
به‌دلیل ترومای کودکی‌اش، اگان سوم در بزرگسالی از هیچ چیز لذت نمی‌برد. ازدواج، پدر شدن، تورنمنت‌ها، شراب و شکار هیچ‌کدام برای او لذتی نداشت. او لباس ساده‌ی سر تا پا سیاه می‌پوشید، اسیر کابوس‌ها بود، بسیار کم غذا می‌خورد و معمولاً برای مدت‌های طولانی خود را در اتاقش حبس می‌کرد. وقتی در ۳۶ سالگی بر اثر سل از دنیا رفت، بسیاری فکر می‌کردند او خیلی پیرتر از سن واقعی‌اش باشد.

#تاریخ
#خاندان_اژدها
#HOTD
@Westerosir
1.4K views , edited  14:07
Open / Comment
2023-01-07 23:53:20
راب استارک: امروز دو هزار نفر رو به گورهاشون فرستادم.
تیون گریجوی: شاعرها به خاطر فداکاریشون سرودهایی خواهند خواند.
راب: آره ولی مرده ها اونا رو نمی شنوند.

#نقل_قول

#RIP

@Westerosir
1.5K viewsNima, edited  20:53
Open / Comment
2023-01-07 10:51:20 رده‌بندی تمام حکم‌رانان سلسله‌ی تارگرین‌: از بدترین تا بهترین

قسمت چهارم

اگان دوم ملقب به غاصب


لطفاً این هشدار اسپویل را به دقت بخوانید. بخش اول این متن، وقایع فصل اول سریال خاندان اژدها را اسپویل می‌کند. بخش بعدی آن (که در ابتدای آن مجدداً هشدار اسپویل نوشته شده) وقایع فصل‌های بعدی سریال خاندان اژدها را به طور کامل اسپویل می‌کند.


اگان دوم، پسر ویسریس اول، ششمین شاه وستروس، برخلاف خواسته‌ی پدرش به تخت نشست. به دلیل توطئه‌ی خانواده‌ی مادرش یعنی های‌تاورها، او به جای خواهر ناتنی‌اش رینیرا تارگرین که ویسریس او را وارث تخت آهنین نامیده بود، تاج‌گذاری کرد. نتیجه‌ی این کار جنگ خونین رقص اژدهایان بود که وقایع آن را در سریال خاندان اژدها خواهیم دید.
حتی قبل از به پادشاهی رسیدن، اگان دوم را به‌عنوان مردی حریص می‌شناختند. او از رعایای کینگزلندینگ، چندین حرام‌زاده داشت‌. شاهزاده‌ی جوان، ابتدا در مقابل پذیرش تاج و تخت مقاومت می‌کرد، اما وقتی که سبزها او را قانع کردند اگر رینیرا تاج‌گذاری کند، اگان و فرزندانش را خواهد کشت، پذیرفت.

آخرین هشدار

ادامه‌ی این متن، فصل‌های آينده‌ی سریال خاندان اژدها را اسپویل می‌کند.







در طول جنگ اگان به شدت آسیب دید. او دو بار سوار بر اژدهایش سان‌فایر، با دو اژدهاسوار دیگر درگیر شد. یک بار با شاهدخت رینیس تارگرین که سوار اژدهایش ملیس بود و یک بار با شاهدخت بیلا تارگرین که سوار بر مون‌دنسر بود. بر اثر این درگیری‌ها نصف بدن اگان سوخت و هر دو پایش به خاطر پایین پریدن از اژدهای در حال پرواز خُرد شد. بالأخره پس از فراز و نشیب‌های فراوان در طول جنگ، اگان توانست طولانی‌تر از اکثر اعضای خانواده و رقیبانش زنده بماند. تا این که فرد ناشناسی او را در کینگزلندینگ مسموم کرد. به نظر می‌رسد لریس استرانگ کج‌پا، در این ماجرا دست داشته است. البته اهمیت چندانی هم نداشت، چون هنگام مرگ اگان دوم، باقی‌مانده‌ی نیروهای سیاه‌ها در حال تصرف کینگزلندینگ بودند. .
..

#تاریخ
#خاندان_اژدها
#HOTD

@Westerosir
2.2K views , edited  07:51
Open / Comment
2023-01-06 18:11:25 رده‌بندی تمام حکم‌رانان سلسله‌ی تارگرین‌: از بدترین تا بهترین

قسمت سوم

اریس دوم شاه دیوانه

دلایل قرار گرفتن شاه دیوانه در بالای این لیست، واضح است. او را در طول ۲۱ سال سلطنتش بیشتر به بی‌صبری، بی‌رحمی و در کل رفتار ناشایست می‌شناختند.
اریس دوم در جوانی شوالیه‌ی نجیبی بود که در جنگ شاهان ناین‌پنی (که پنجمین شورش بلک‌فایر محسوب می‌شود) در کنار دست آینده‌اش، تایوین لنیستر جنگید. مدت کوتاهی پس از این جنگ، شاه جهریس دوم، پدر اریس پس از تنها سه سال سلطنت درگذشت و اریس دوم به تخت آهنین تکیه زد.
در حالی که عملاً تایوین لنیستر به عنوان دست پادشاه قلمرو را اداره می‌کرد، اریس وعده‌هایی غیر عملی می‌داد. مثل ساختن یک دیوار دیگر در شمال یا ساختن یک شهر مرمرین در طرف دیگر خلیج بلک‌واتر.
اریس رفته رفته دچار پارانویا شد. بخشی به این دلیل که همسرش رلا، نمی‌توانست دوباره باردار شود و برای مدتی ریگار تارگرین تنها فرزند و وارث آن‌ها بود.
اریس یک بار توسط لرد داسکندیل که شهری نزدیک کینگزلندینگ(بارگاه پادشاه) است، ربوده و به مدت شش ماه گروگان گرفته شد‌. پس از این که باریستن سلمی با موفقیت پادشاه را نجات داد، وضع روانی اریس حتی از قبل هم بدتر شد‌. او دیگر اجازه نمی‌داد کسی موها یا ناخن‌هایش را کوتاه کند و کم کم از ۳۳ سال سن خود، بسیار پیرتر به نظر می‌رسید. همچنین پس از اعدام لرد داسکندیل با آتش وحشی، او علاقه‌ی جنون‌آمیزی به زنده سوزاندن مردم پیدا کرد.
پس از این که درخواست ازدواج ریگار با سرسی لنیستر رد شده و جیمی لنیستر عضو گارد پادشاهی نامیده شد، تایوین لنیستر از مقام دست پادشاه کناره گیری کرد و به کسترلی راک برگشت.
پس از مدتی ریگار به همراه لیانا استارک ناپدید شد که بسیاری آن را آدم‌ربایی تفسیر کردند. برندون و ریکان استارک به بارگاه پادشاه رفتند تا درخواست کنند لیانا بازگردانده شود. اریس آن‌ها را زندانی و به جرم خیانت اعدام کرد. این کار او باعث شد شمال، ویل، ریورلندز و استورم‌لندز پرچمدارانشان را فراخوانده و قیام رابرت را شروع کنند.
اعمال اریس باعث پایان سلطنت سلسله‌ی تارگرین‌ها و انقراض تقریبی آن‌ها شد. اگر جیمی لنیستر به موقع او را نمی‌کشت، اریس تمام کینگزلندینگ را با آتش وحشی سوزانده بود‌. به نظر می‌رسد دختر اریس، دنریس تارگرین و احتمالاً نوه‌اش جان اسنو، تنها تارگرین‌های باقی مانده باشند.

#تاریخ
#خاندان_اژدها
#HOTD
@Westerosir
1.3K views , edited  15:11
Open / Comment
2023-01-06 17:00:13 صفحه ی خود جیمی در مقایسه با  صفحه ی  باریستان سلمی ناچیز بود.
سر جیمی از خاندان لنیستر. اولین فرزند  پسر تایوین و بانو جوانا از کسترلی راک. در مقابل انجمن برادری کینگزوود به عنوان ملازم لرد سامنر کریکهال خدمت کرد. در پانزده سالگی به خاطر شجاعتش در میدان نبرد توسط سر آرتور دین شوالیه شد. در پانزده سالگی توسط پادشاه ایریس تارگرین دوم به عنوان گارد شاه انتخاب شد. در حین غارت قدمگاه پادشاه، پادشاه ایریس دوم را در پای تخت آهنین به قتل رساند، از آن به بعد به عنوان "شاهکش" شناخته میشود.
جرمش توسط پادشاه رابرت براتیون اول بخشیده شد. در آن گارد افتخاری که خواهرش بانو سرسی از خاندان لنیستر را برای ازدواج با شاه رابرت به قدمگاه پادشاه آوردند خدمت کرد. در مسابقه ای که به خاطر ازدواج آن دو در قدمگاه پادشاه برگزار گشت قهرمان شد.

و این چنین خلاصه شد، زندگی اش بیشتر شبیه یک چیز پست و ناچیز به نظر میرسید. سر باریستان خداقل میتوانست تعدادی از پیروزی های جیمی در مسابقات دیگر را ثبت کند. و سر جرالد شاید میتوانست اطلاعات بیشتری درباره ی کارهایی بنویسد که او در هنگام در هم شکستن انجمن برادری کینگزوود توسط سر آرتور دین، انجام داده بود.

او زندگی لرد سامنر را وقتی بِنِ شکم گنده نزدیک بود سرش را خرد کند، نجات داده بود، هر چند یاغی از دستش فرار کرده بود، و چه دشمنایی. شوالیه خندان مرد دیوانه ای بود، قساوت و جوانمردی با هم درون او تلمبار شده بود، اما هیچ شناختی از مفهوم ترس نداشت. و دِین، با سحر تو دستش... در پایان شمشیر یاغی آنقدر دندانه برداشت که سر آرتور ایستاده بود تا به او اجازه دهد یک شمشیر  تازه بردارد. شوالیه دزد تا آن زمان به خاطر دو جین زخم در حال خونریزی بود، اما وقتی دوباره نبرد را آغاز کردند به او گفت،« اون که من میخوام شمشیر سفید توئه.» شمشیر سحر پاسخ داد، «سر، پس اون رو خواهی داشت.» و به آن ماجرا پایان داد.
جیمی اندیشید، دنیا اون روزا ساده تر بود، و مردا هم مثل شمشیرا از فولاد بهتری ساخته شده بودن. یا این فقط  به آن خاطر بود که او پانزده سال سن داشته است؟ اکنون همه ی آنها در قبرهایشان بودن، شمشیر صبح و شوالیه خندان، گاو سفید و پرنی لوین، سر اسول ونت و خلق تنگش، جان دَریِ جدی، سایمون توین و انجمن برادری کینگزوودش،سامنر کرکهال پیرِ لاف زن. و من، اون پسرکی که قبلا بودم... در تعجبم، کی اون پسر مرد؟ کی شنل سفید رو به تن کردم؟ کی گلوی ایریس رو بریدم؟ آن پسرمیخواست سر آرتور دین باشد، اما در عوض، جایی در میانه ی  راه تبدیل به شوالیه ی خندان شده بود.


کتاب سوم یورش شمشیرها

#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
1.6K viewsalireza7646, 14:00
Open / Comment
2023-01-05 17:50:22 رده‌بندی تمام حکم‌رانان سلسله‌ی تارگرین‌: از بدترین تا بهترین

قسمت دوم

میگور بی‌رحم

این که پادشاهی که لقب بی‌رحم را گرفته، در این رده‌بندی، رده‌ی دوم را داشته باشد، تعجب‌آور نیست.
میگور، پسر اگان فاتح و ویسنیا تارگرین، تاج و تخت را از وارث واقعی آن، برادرزاده‌اش، اگان بی‌تاج‌شده غصب کرد‌. میگور به دلیل زورگویی و بی‌توجهی‌اش به سنت‌ها، یکی از بدترین شاهان تاریخ وستروس به شمار می‌آید‌. او جنگجوی قدرتمندی بود که از خشونت، بی‌رحمی و تسلط بر حریفانش لذت می‌برد.با این که میگور از زمان تولد اژدهایی نداشت، پس از مرگ پدرش اگان فاتح، بالریون، ملقب به وحشت سیاه را تصاحب کرد و در نتیجه به قدرتمندترین مرد قلمرو تبدیل شد. میگور به دلیل غیرقانونی بودن تاج‌گذاری‌اش و اصرارش به اختیار کردن همسران متعدد، همیشه با بزرگان مذهب هفت درگیر بود‌. در طول یک محاکمه با سرسپردگان مذهب هفت، میگور حریفانش را شکست داد اما خودش به مدت یک ماه به کُما رفت‌. میگور پس از به هوش آمدن، سوار  بالریون شد و سپت یادآوری را سوزاند. او تهدید کرد که اگر مذهب دست از سر او برندارد، سپت اصلی در اولدتاون را هم خواهد سوزاند.
اگان بی‌تاج‌شده در یک شورش علنی، نیروهایی را سوار بر اژدهایش کوئیک سیلور به سوی کینگزلندینگ (بارگاه پادشاه) هدایت کرد. میگور سوار بر بالریون به سادگی خطر برادرزاده‌اش را دفع و سلطنت خود را برای مدتی تضمین کرد.
یکی از معدود کارهای خوبی که میگور انجام داد، تمام کردن ساخت قلعه‌ی سرخ بود. اما حتی این کارش را نیز از  لکه‌‌دار کرد. پس از پایان ساخت و ساز، میگور تمام سازنده‌های قلعه را اعدام کرد تا رازهای راهروهای مخفی آن، سر به مهر بماند.
میگور در طول شش سال سلطنتش، دشمنان زیادی برای خود تراشید. در نهایت لردهای وستروس به ستوه آمده و از جهریس تارگرین، آخرین نوه‌ی زنده‌ی اگان فاتح حمایت کردند.
میگور که از همه جهت توسط دشمنان احاطه شده بود، یک شب پس از برنامه‌ریزی با شورای جنگ خود، به اتاق تخت آهنین رفت. صبح روز بعد، جنازه‌ی رنگ‌پریده‌ی او را روی تخت پیدا کردند. مچ هر دو دستش بریده شده بود. هیچ‌وقت مشخص نشد که او چگونه مرده است. اما با توجه به این که میگور بسیار منفور بود، بعید نیست کسی او را به قتل رسانده باشد.

#تاریخ
#خاندان_اژدها
#HOTD
@Westerosir
519 views , edited  14:50
Open / Comment
2023-01-04 19:17:51
خبر فوری به گزارش هالیوود ریپورتر، میگل ساپوچنیک شورانر و کارگردان سریال خاندان اژدها، از تیم ساخت این سریال برای فصل دوم کناره‌گیری کرد. تغییرات بزرگی در خاندان اژدها اتفاق افتاده است، میگل ساپوچنیک، شورانر و کارگردان سریال جدید و موفق خاندان اژدها از…
1.3K viewsA, edited  16:17
Open / Comment
2023-01-04 13:30:39 رده‌بندی تمام حکم‌رانان سلسله‌ی تارگرین‌

قسمت اول

در طول یک دوره‌ی ۲۸۳ ساله، ۱۷ پادشاه و یک ملکه از خاندان تارگرین به تخت آهنین تکیه زده و به وستروس حکم‌رانی کردند. در طول این مدت تارگرین‌ها از اربابان اژدهای قدرتمند و تسلیم‌نشدنی به حکم‌رانان ضعیفی که خطر براندازی آن‌ها را تهدید می‌کرد و عده‌ی بسیار کمی از اعضای خانواده‌‌ی آن‌ها باقی مانده بود، تنزل یافتند. این سلسله از زمان رقص اژدهایان که وقایع آن را در سریال خاندان اژدها خواهیم دید، به سراشیبی سقوط افتاد. اما تمام پادشاهان این سلسله در تاریخ نقش خود را داشتند. بعضی از آن‌ها برای بهتر کردن وضع قلمرو تلاش کردند و بعضی پادشاهانی ظالم و زورگو بودند و موجب نارضایتی مردم و اشراف می‌شدند که در نهایت رابرت براثیون یکی از آن‌ها را از تخت آهنین پایین کشید و سلسله‌ی تارگرین‌ها را نابود کرد.

در این مجموعه پست‌ها تصمیم داریم تمام این حاکمان را معرفی کرده و با توجه به نوع حکم‌رانی، آن‌ها را از بدترین به بهترین رده‌بندی کنیم.

اگان چهارم، ملقب به نالایق

اگان چهارم، پسر شاه ویسریس دوم، بدترین پادشاهی که در طول تاریخ به تخت آهنین تکیه زده محسوب می‌شود و از این رو لقب نالایق را گرفته است. مردی فاسد، پرخور و شهوت‌ران که بدون توجه به هزینه‌ای که به دیگران تحمیل می‌شد، هر خواسته‌ای که داشت را برآورده می‌کرد. حتی بعضی باور دارند که او پدرش ویسریس دوم را مسموم کرد تا زودتر به تخت آهنین بنشیند. همچنین او دربارش را با مردان و زنان بله قربان‌گو که برای جلب نظر او هر کاری انجام می‌دادند، پر کرده بود. جالب‌ توجه‌ترین نکته درباره‌ی او، تعداد زیاد فرزندان نامشروعی بود که از حداقل ۱۳ زن متفاوت داشت. مشهورترین این فرزندان، دیمون واترز، ایگور ریورز (ملقب به فولادتلخ)، بریندن ریورز (ملقب به کلاغ‌ خونین) و شیرا سی‌استار بودند که همگی در وستروس جنگ و خون‌ریزی به راه انداختند. اگان چهارم از خواهر/همسرش نریس و پسر مشروعش دیرون متنفر بود و فرزندان نامشروعش را ترجیح می‌داد. محبوب‌ترین آن‌ها برایش دیمون واترز بود. شوالیه و جنگجویی بااستعداد که دقیقاً همان چیزی بود که اگان از پسرش دیرون می‌خواست که باشد. اما دیرون فردی کتاب‌خوان بود و ترجیح می‌داد به‌جای به راه انداختن جنگ، کتاب بخواند. وقتی دیمون فقط ۱۲ سال داشت، اگان چهارم به او مقام شوالیه عطا کرده و شمشیر خانوادگی بلک‌فایر را هم به او داد. پس از آن دیمون نام خانوادگی بلک‌فایر را برای خود برگزید. اگان چهارم در سال ۱۸۴ پس از فتح، بعد از ۱۲ سال پرخوری و حکم‌رانی پراشتباه، از دنیا رفت. اگان چهارم در بستر مرگ، به تمام فرزندان نامشروعش، مشروعیت داده و بدین ترتیب آن‌ها را در صف به ارث بردن تخت آهنین قرار داد. با این‌که پسر مشروعش دیرون پس از او به تخت نشست، دیمون بلک‌فایر با شورش رسمی علیه تخت آهنین او را به چالش کشید. این شورش در تاریخ اولین شورش بلک‌فایر نام گرفت اما آخرین آن‌ها نبود. کار اگان چهارم باعث شد قلمرو در طول ۱۰۰ سال بعدی، پنج شورش بلک‌فایر دیگر را تجربه کند.

#خاندان_اژدها
#تاریخ
#HOTD

@Westerosir
1.9K views , edited  10:30
Open / Comment
2023-01-02 16:32:55 بادی از شرق به لطافت و خوش‌بویی انگشت‌های سرسی موهایش را به هم می‌ریخت. صدای آواز پرندگان را می‌شنید و حرکت رودخانه را در زیر قایق احساس می‌کرد. ضربات پارو داشت آن‌ها را به سمت سحر صورتی روشن می‌برد. بعد از آن‌همه تاریکی کشیدن، دنیا چنان دلنشین بود که جیمی لنیستر سرگیجه گرفت. «زنده‌ام و از آفتاب مستم.» خنده‌ای از بین لب‌هایش بیرون پرید، مثل بلدرچینی که از پناهگاهش رمیده باشد.

دخترک با اخم غرید: «ساکت.» اخم به صورت پهنِ ساده‌اش می‌آمد. البته جیمی لبخند زدنش را تا آن لحظه ندیده بود. برای تفریح او را به‌جای جلیقه‌ی چرمی گلمیخ‌دار در یکی از لباس‌های ابریشمی سرسی تصور کرد. «مثل این می‌مونه که به یه گاو ابریشم بپوشونیم.» اما این گاو می‌توانست پارو بزند. زیر شلوار زبر کتانی، ساق‌هایش به‌مانند تکه‌های الوار بودند و عضلات بازویش با هر ضربه‌ی پارو شل و منقبض می‌شدند. با وجود این‌که نیمی از شب پارو زده بود، اثری از خستگی نشان نمی‌داد، برعکس پسرعمه‌ی جیمی، سر کلیوس، که با پاروی دیگر تقلا می‌کرد.
«از قیافه‌اش به‌نظر می‌رسه که از این دختر رعیت‌های قویه. اما مثل اشراف‌زاده‌ها حرف می‌زنه و شمشیر و خنجر بسته. آآآ. اما بلده استفاده‌شون کنه؟» جیمی قصد داشت به محض خلاصی از این زنجیرها کشفش کند.

غل آهنی روی مچ‌هایش داشت و نظیرشان دور پاهایش بسته شده بود، با زنجیر سنگینی که طولش بیش از یک قدم نبود به هم وصل بودند. وقتی این را می‌بستند به شوخی گفته بود: «آدم فکر می‌کنه که حرف یه لنیستر کافیه.» اما آن موقع با تشکر از کتلین استارک کاملاً مست بود. از فرارشان از ریوران تنها جسته و گریخته چیزهایی به خاطر داشت. کمی با زندانبان مشکل پیدا کردند، اما دختر درشت هیکل به او چیره شده بود. بعد از پله‌هایی که پایانی نداشت چرخ زده و بالا رفته بودند. پاهایش به سستی علف بود و دو یا سه بار سکندری خورد، تا این‌که دخترک بازویش را در اختیار او گذاشت که تکیه بدهد. جایی ردای مسافرین را به او پوشانده بودند و به ته قایق پرتش کرده بودند. لیدی کتلین را به خاطر داشت که به کسی دستور داد در آهنین دروازه‌ی آب را بالا بکشد. داشت سر کلیوس فری را با شرایط جدید پیش ملکه می‌فرستاد؛ لحنش جای بحث باقی نمی‌گذاشت.
بعد از آن حتماً از هوش رفته بود. شراب خواب‌آلودش کرده بود و دراز کشیدن ناخوشایند بود؛ زنجیرها این راحتی را در سلول از او سلب کرده بودند. جیمی خیلی وقت پیش یاد گرفته بود که چطور موقع پیشروی پشت زین کمی بخوابد. این کار سخت‌تر از آن نبود. «تیریون وقتی بشنوه چطور موقع فرارم خواب بودم از خنده روده‌بر می‌شه.» اما اکنون بیدار بود و دستبندها آزاردهنده بودند. صدا زد: «بانوی من، اگه این زنجیرها رو ببرید، از اون پاروها راحتتون می‌کنم.»

دختر دوباره اخم کرد، دندان‌های اسبی‌اش را نشان داد و قیافه‌اش پر بود از شک. «اون زنجیرها تنت می‌مونن، شاهکُش.»
جیمی: «خیال داری تمام راه تا بارانداز پادشاه پارو بزنی، ضعیفه؟»
بریین: «تو باید به من بریین بگی. نه ضعیفه.»
جیمی: «اسم من سر جیمیه، نه شاهکُش.»
بریین: «منکرش هستی که یه پادشاه رو کشتی؟»
جیمی: «نه. تو منکر جنسیتت هستی؟ اگه اینطوره، بند شلوارت رو باز کن و نشونم بده.» لبخند معصومانه‌ای تحویل دخترک داد. «ازت می‌خواستم پیراهنت رو باز کنی، اما ظاهراً مشخصه که چیز خاصی ثابت نمی‌کنه.»
سر کلیوس نق زد: «پسردایی، ادب فراموشت نشه.»
«خون لنیستر تو این آدم رقیقه.» کلیوس پسرِ عمه جنای جیمی و از آن طرف امون فری کودن بود که از روز ازدواجش با خواهر لرد تایوین، زندگی‌اش با وحشت دائمی از لنیسترها گذشته بود. وقتی لرد والدر فری دوقلوها را به نفع ریوران وارد جنگ کرد، سر امون به‌جای پدرش وفاداری به همسرش را برگزید. جیمی با خودش فکر کرد کسترلی‌راک در این معامله ضرر کرده. سر کلیوس به راسو شباهت داشت، مثل غاز می‌جنگید و شهامتش به اندازه‌ی میشی با شجاعت خاص بود. لیدی استارک به او قول داده بود که اگر پیامش را به تیریون برساند آزادش خواهد کرد و سر کلیوس از ته قلب سوگند خورده بود.

کتاب سوم؛ یورش شمشیرها

#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
1.4K viewsalireza7646, edited  13:32
Open / Comment
2022-09-07 20:12:37
سمت چپی از حمله‌ی گراز وحشی نجات پیدا کرد، ولی سمت راستی مرد!

#خاندان_اژدها
#HOTD
#Fun

@Westerosir
1.7K viewsNima, edited  17:12
Open / Comment