واژه چهارصد و بیستم) nirvana /nə:'vɑ:nə, nɪə'vɑ:nə/ n. نیرو | 1100WordsCoding
واژه چهارصد و بیستم)
nirvana /nə:'vɑ:nə, nɪə'vɑ:nə/ n.
نیروانا (در آیین هندو)، سعادتِ کامل، بهشت، رستگاری و وارستگی از خواستهها و شهوات، فنا
خودش کُده دیگه، تو فارسی هم میگن نیروانا
The Buddha described nirvana as the perfect state of the peace of mind. بودا نیروانا را وضعیتِ آرامشِ کامل ذهن توصیف میکرد.
There are no short cuts to nirvana. هیچ میانبری تا نیروانا وجود ندارد.
Entering the realm of Nirvana is only possible for those who have become pure. ورود به قلمروی نیروانا تنها برای کسانی ممکن است که پاک شدهاند.
The island is a nirvana for divers. این جزیره مکانی آرمانی برای غواص ها است؛ این جزیره بهشت غواص ها است.
The monk urged me to sit and meditate until I reached nirvana. راهب از من میخواست که بنشینم و به مراقبه مشغول باشم تا وقتی که به نیروانا برسم.
Under the psychologist’s care, I was able to recall the gleeful nirvana of my youth. تحت مراقبت روانشناس توانستم بهشت پر از شادمانی جوانی ام را به خاطر بیاورم.
The painkillers sent Jason to nirvana and allowed him to ignore the pain of his injuries. مُسکن ها جیسون را به [حالتی مثل] نیروانا بردند و باعث شدند بتواند درد جراحاتش را از یاد ببرد.
She took her final breath with a smile because she knew she was going to nirvana. با لبخند آخرین نفسش کشید چون میدانست دارد رهسپار نیروانا میشود.
Syn: freedom from care and pain, Buddhist perfection, paradise