2022-09-28 22:45:08
صبح روز دهم نوامبر سال ۲۰۱۳
پیوتر پاولِنسکی؛ هنرمند آوانگارد روس، برهنه وارد میدان سرخ مسکو شد و پس از طی مسافتی طولانی، بالاخره نشست و بیضههایش را با میخی بلند به سنگفرش خیابان دوخت. پاولنسکی تا زمانی که پلیس مسکو بیضههایش را از کف خیابان کَند و او را بازداشت کرد، در همان وضعیت باقی ماند. او چند روز بعد، اقدامش را استعارهای از بیحسی، بیتفاوتی سیاسی و تقدیرباوری جامعهی معاصر روسیه خواند. به زعم پاولنسکی جامعهی روسیه با بیتفاوتیاش این اجازه را به دولت داده است که با دزدی از جیب مردم، کشور را از طریق پرمایه کردنِ دستگاه سرکوب به زندانی بزرگ تبدیل کند.
تجربهی شخصی ما از خیابان میگوید که آن مکانی فعال، خلاق و متعین است که سه فضای تعاملی را دربرمیگیرد. فضای مسلط که ناظر است به وجوه بازتولیدکنندهی اقتدار؛ خلق فضا که ناظر است به توانایی تولید فضاهای مقاومت در مقابل فضای اقتدار و تعدیل فضا که ناظر است به مناطق میانی و تعدیلشده میان فضای قدرت و اقتدار که هم از جوانب اقتداری بهرهمند است و هم از الگوهایی از مقاومت تعدیلشده. اصلیترین مولفهی معنایی و ارزشی هر خیابان نیز جابهجاییهای مدام و پیوسته در آن است. یعنی یک خیابان بدون جابهجاییِ اجزایش هیچ معنایی ندارد.
شما همواره باید از نقطهای مشخص وارد خیابان شوید و از نقطهی مشخص دیگری از آن خارج گردید. توقف و عدم تحرک شما در خیابان یعنی به مخاطره انداختن مولفههای معنایی و ارزشی (سازمان نمادین) آن. شما حتی اگر وانمود کنید که در نقطهای از خیابان ایستادهاید و قصد حرکت کردن ندارید، پس از مدتی به عنوان یک اخلالگر از خیابان به بیرون انداخته میشوید. (و هر نقطه از خیابان کانون آن محسوب میشود.)
دولتها اخلال را برنمیتابند. آنها دوست ندارند که شما یکی از مکانهای بازتولیدکنندهی اقتدارشان را با استفاده از تواناییاتان برای خلق فضای مقاومت دچار سکته کنید. پس آنها از شما میخواهند که بیضههایتان را از کفِ خیابان بِکَنید و وقتی شما از انجام این کار امتناع میکنید، آنها خودشان این کار را ولو به زور انجام میدهند.
برای پیوتر پاولِنسکی-که بدن برهنهاش یک اثر هنریست-خیابان یک گالری بزرگ است. هر چند که صرف حضور بدنهای برهنه در خیابان نمیتواند از آنها اثر هنری بسازد. یک بدن، تنها زمانی در خیابان به یک اثر هنری تبدیل میشود که به نحوی کاملاً آگاهانه از سوی هنرمند به منزلهی یک رسانه به کار گرفته شود. بدنی که پیشتر با استفاده از قدرت انضباطی، در زمان و به واسطهی فضا به کار گرفته و آموزش داده شده است، تعلیم دیده است و دستكاری شده است، نمیتواند در خیابان یک اثر هنری قلمداد شود. در حالت عادی حركات، ژستها و کنشگریهایی/فعالیتهایی كه روزِ كاری را شكل میدهند با زمانبندی دقیقی همبستهاند که به دنبالِ آفرینشِ بدنهای به لحاظِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سودمند، رام، منضبط، وقتشناس، مسئول، فرمانبردار، توانا، قبراق، سالم، آموزشدیده، آرام، پرهیزگار مولد و صرفهجوست.
اما بدنی که درخیابان عامدانه میایستد و صدمه میبیند، بدنی که در خیابان میایستد و گلوله میخورد، کوبیده میشود، کوفته میشود، دیگر برای دولت یک بدن به لحاظِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سودمند، رام، منضبط، وقتشناس، مسئول، فرمانبردار، توانا، قبراق، سالم، آموزشدیده، آرام، پرهیزگار، مولد و صرفهجو نیست، بلکه آن یک اثر هنری باشکوه است که در یک گالری عمومی به نمایش درآمده.
@CineManiaa | سینمانیا
1.3K views19:45