Get Mystery Box with random crypto!

DonRezaei🦉🏴

Logo of telegram channel donrezaei — DonRezaei🦉🏴 D
Logo of telegram channel donrezaei — DonRezaei🦉🏴
Channel address: @donrezaei
Categories: Psychology
Language: English
Subscribers: 1.83K
Description from channel

کانال امیرحسین رضائی
مشاور مدیریت
مدرس و منتور بازاریابی و فروش
instagram.com/donrezaei
.
علاقمند به بازارهای مالی و سرمایه گذاری
.
ادمین
@donadmin

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 8

2022-02-24 17:58:13 پوتین، شمشیربازی که شمشیرسازی نمی داند
صلاح الدین خدیو

سرانجام ولادیمیر پوتین ماشه را چکاند، نه علیه اوکراین بلکه علیه نظم بین المللی که در فردای سقوط دیوار برلین در نوامبر 1989 بوجود آمد.

نظام بین المللی به عنوان ساختاری که پایداری و پدیداری آن مولود تعادل قوای جهانی و منطق های پیچیده ناشی از آن است، به هیچ وجه پدیده ای ایستا و راکد نیست. بلکه در بازه های زمانی گوناگون و تحت تاثیر پویایی هایی نظیر انفلابات علمی، اقتصادی و اتفاقات غیر قابل پیش بینی دگرگون می شود

از قضا دیشب نطق و زبان بدن پوتین، به بهترین وجه این تمنا را هویدا می ساخت. وی به تلویح خواهان بازنویسی نتیجه پایانی جنگ سرد و تبدیل وضعیت روسیه از بازنده به برنده و یا دستکم " مساوی " و در نظر گرفتن کشورش به عنوان قدرتی جهانی بود.

توسعه طلبی غیرمتعارف پوتین ممکن است دلایل و محرک های مختلفی داشته باشد: از دلایل روان شناختی عمیق نظیر کمبود اعتماد به نفس و احساس دست کم گرفته شدن کشورش در محیط بین المللی گرفته تا سودای کسب مشروعیت داخلی از رهگذر ایجاد بحران های داخلی و دمیدن در شور وطن پرستی.
بویژه در زمانی که کارنامه اقتصادی درخشانی ندارد و معدلش در درس دمکراسی هم به شدت پایین آمده است.

پوتین نگاهش به تغییر چشم انداز استراتژیک بین المللی و کسب فرصت از آن است. مقصود تمرکز آمریکا روی مهار چین و خروج نیروهایش از اروپا و خاورمیانه و افزایش شکاف میان دو سوی آتلانتیک و فرسایش تدریجی نهادهایی چون ناتو و اتحادیه اروپاست که بوضوح خروجی آن ضعف بی سابقه قدرت های غربی در هشتاد سال گذشته است.

چشم انداز پیش گفته تا جایی دگرگون شده که معادله اتحاد چین و آمریکا به قصد مهار روسیه شوروی که درست نیم قرن پیش تکوین یافت، امروز به وحدت محتاطانه چین و روسیه علیه آمریکا تبدیل شده است. در این زمینه احتمالا کرملین روی حمایت اقتصادی پکن برای مقابله با غرب حساب کرده است. می گویم "محتاطانه "، چون چین هم دستور کار خود را برای بازنویسی نظم جهانی دارد و علیرغم برخی اشتراک نظرها با مسکو، اما نقش اول را برای خود تعریف کرده و روسیه را بیشتر چون متحدی تاکتیکی و موقت می بیند.

در این که بحران اوکراین لحظه ای تاریخی در روابط بین الملل و شورشی علیه ساختارهای امنیتی پس از جنگ سرد است، شکی نیست. اما در این که روسیه بتواند به تمام مقاصد خویش برسد و از جمله دوباره به قدرتی جهانی تبدیل شود، تردید جدی وجود دارد.
روسیه پس از 1945 هم موفق شد به یک غول نظامی تبدیل شود، در حالیکه از لحاظ اقتصادی کشوری محروم و فقیر بود و سرانجام چهل سال بعد بدون شلیک یک گلوله و صرفا بر اثر گرسنگی سقوط کرد.

ظاهرا پوتین می خواهد دوباره این تجربه را تکرار کند، بدون آن که از آن درس بگیرد. اقتصاد روسیه همچنان در طراز کشوری متوسط مانند اسپانیا است و اگر بهای بالای نفت و گاز نباشد، واقعا حرفی برای گفتن ندارد. روشن است که قدرت اقتصادی به تنهایی تعیین کننده توان نظامی و کارایی ارتش ها در میدان نبرد نیست و این اصل درباره مکانیزه ترین نبرد های تاریخ هم صدق می کند

اما تجربه جنگ های بزرگ و ظهور و سقوط امپراطوری ها نشان داده که جنگ پدیده ای مجرد و انتزاعی نیست و پیوندهای تنگاتنگی با دو مقوله اقتصاد و سیاست دارد.

کلاوزویتس نظریه پرداز جنگ در این زمینه می گوید: هنر شمشیربازی( همانند هنر جنگ ) احتیاج به مهارت و تجربه و شجاعت دارد. اما اگر شمشیرباز، شمشیرهای موجود خود را از دست بدهد، طبعا ازهنر ومهارت وشجاعتش بهره ای نبرده و شکست می خورد. این جاست که می توان گفت برنده واقعی جنگها شمشیرسازانند نه شمشیربازان. به جرات می توان گفت این پند قرن نوزدهمی دردنیای امروز که اقتصاد درکانون آن قرار دارد، کاربردی تر از گذشته است.

آقای پوتین با داشتن سوابق جاسوسی و امنیتی و داشتن نوستالژی ابرقدرتی،حتما شمشیرباز خوبی هست، اما با داشتن رتبه 13 در رده بندی اندازه اقتصادهای جهان و تولید ناخالص ملی کوچکتر از کره و برزیل، قطعا شمشیرساز خوبی نیست. در جنگ های ترکیبی امروز ممکن است به مدد رسانه وپروپاگاندا و غفلت نظامی رقبا بتوان پیروزی های مقطعی بدست آورد، اما درنهایت برنده اصلی اقتصاد است.

آلمان نازی و ژاپن درجنگ جهانی دوم ابتدا رقبا رامقهور آمادگی رزمی فوق العاده خود و عملیات های برق آسا نمودند، اما در نهایت مقهور تولیدناخالص ملی بزرگ تر آنها و تاثیر آن در افزایش درجه استقامت وپایداری جنگی آنها شدند.

اکنون هم چنین است: نظامی گری وکشورگشایی روسیه با چرخ های چوبی اقتصاد عقب مانده آن، در گل ولای ناکارامدی وعدم توازن گیرمی کند وسرنوشت امپراتوری تزاری و کمونیستی تکرار می شود.
88 views14:58
Open / Comment
2022-02-24 16:58:00
از پیج پوریا بختیاری
118 views13:58
Open / Comment
2022-02-23 21:15:28 اهداف را فراموش کنید

جیمز کلییر در کتاب ارزشمند خود به نام «عادت‌های اتمی» می‌نویسد:

همیشه به ما یاد داده‌اند «اگر می‌خواهی در زندگی و کسب و کارت موفق شوی، باید اهدافی واقعی، مشخص و قابل اجرا برای خودت تعیین کنی

من هم مثل شما این کار را می‌کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم که تمرکز صرف بر اهداف، من را تنها به برخی از آنها می‌رساند و در راه رسیدن به بسیاری از اهدافم ناکام می‌مانم

بعد از بررسی‌های گسترده متوجه شدم اشکال کارم اینجاست که «روی اهدافم متمرکز هستم» ولی «سیستم کاری‌ام را فراموش کرده‌ام»

سپس این سوال برایم پیش آمد که «اهداف چه تفاوتی با سیستم کاری دارند؟». اهداف، نتایجی که می‌خواهیم به آنها برسیم را تعریف می‌کنند ولی سیستم کاری، فرایندها و وظایفی را به ما یادآوری می‌کنند که برای رسیدن به آن نتایج باید انجام بدهیم. با این تعریف، بهتر است روی سیستم‌های کاری‌مان متمرکز شویم و اهداف‌مان را فراموش کنیم.

منظور من از فراموش کردن اهداف، این است که نباید زمان زیادی را صرف اهداف‌مان کنیم، بلکه باید بیشتر وقت‌مان را به طراحی، بهبود و ارتقاء سیستم‌های کاری‌مان اختصاص بدهیم

وقتی بیش از حد روی تعیین اهداف‌مان وقت می‌گذاریم، این چهار مساله برای‌مان پیش می‌آید:

برندگان و بازندگان، اهداف مشابهی دارند

وقتی به زندگی افراد موفق نگاه می‌کنیم، نباید تصور کنیم چون اهداف بلندپروازانه‌ای داشته‌اند، موفق شده‌اند، بلکه به این دلیل موفق شده‌اند که سیستم کاری دقیقی داشته‌اند.

پس نباید اشتباه کنیم که صرفا با داشتن اهداف بزرگ و بلندپروازانه می‌توانیم موفق شویم

دستیابی به هدف، فقط یک تغییر موقت است.

فرض کنید می‌خواهید اتاق‌تان را تمییز کنید و برای این کار ساعت‌ها وقت و انرژی می‌گذارید و اتاق‌تان را تمییز و مرتب می‌کنید.

اگر روش زندگی‌تان درست نباشد و مثلا هر چیزی را بعد از استفاده از آن، سر جایش نگذارید، بعد از یکی دو روز باز هم اتاق‌تان شلوغ می‌شود.

در این حالت، یا باز هم باید وقت و انرژی بگذارید و اتاق‌تان را تمییز کنید یا کلا انگیزه‌تان را برای تمییز کردن اتاق از دست می‌دهید.

پس به جای تمیز کردن اتاق، بهتر است روی تغییر روش زندگی‌تان تمرکز کنید.

اهداف، شادی ما را محدود می‌کنند

طبیعی است که وقتی به هدف‌مان می‌رسیم، خوشحال می‌شویم. در این حالت، خوشحالی‌مان را تا رسیدن به هدف بعدی‌مان، به تعویق می‌اندازیم.

اما اگر عاشق فرایندهای کاری‌مان باشیم و از انجام آنها لذت ببریم، همیشه و هر روز از انجام کارهایی که می‌کنیم، خوشحال می‌شویم و خوشحالی‌مان را به آینده‌ای دور موکول نمی‌کنیم

اهداف با پیشرفت بلندمدت در تعارض‌اند.

همه ما احتمالا این حالت را تجربه کرده‌ایم: «روی یک هدف خاص متمرکز می‌شویم و حواس‌مان از اطراف‌مان و سایر اهداف‌مان پرت می‌شود»

مثلا تمام حواس‌مان را روی «افزایش فروش» شرکت‌مان متمرکز می‌کنیم و حواس‌مان از «تغییر تکنولوژی» پرت می‌شود. در این حالت، تمرکز روی اهداف ما را از پیشرفت بلندمدت غافل می‌کند.

در صورتی که اگر روی ارتقاء و بهبود سیستم‌های کاری‌مان تمرکز کنیم، می‌توانیم به هر دو هدف «افزایش فروش» و «ارتقاء تکنولوژی» برسیم.
/تجارت زرد
140 views18:15
Open / Comment
2022-02-23 11:44:58 مدیران چگونه انگیزه را در کارمندان خود از بین می‌برند؟


تعیین قانون‌های غیر منطقی

قانون یکی از لازمه های هر شرکت به شمار می رود؛ اما این قانون ها نباید کوته نظرانه باشند و از روی تنبلی برای ایجاد نظم مورد استفاده قرار گیرد. فرقی نمی کند که این قانون ها درباره‌ی سیاست‌های حضور متعصبانه و یا کم کردن وقت آزاد کارمندان باشد، در هر صورت، تعداد زیاد قانون های غیر ضروری می تواند کارمندان را کلافه کند.

نادیده گرفتن دستاوردهای کوچک و بزرگ

تجلیل و پاداش دادن به دستاوردهای شخصی افراد به این معناست که به آنها اهمیت می دهید. مدیران باید با کارمندان خود در ارتباط باشند تا بدانند که چه چیزهایی حال آنها را خوب می کند (برای برخی افزایش حقوق و برخی دیگر، شناخته شدن در عموم) و سپس به خاطر کار خوبشان به آنها پاداش بدهند.

استخدام افراد نامناسب یا ترفیع دادن به این‌گونه از کارمندان

زمانی که مدیران افراد مناسب را استخدام نمی کنند، در واقع باعث از بین رفتن انگیزه ی افرادی می شوند که در حال حاضر در شرکت فعالیت می کنند. تاثیری که ترفیع افراد نامناسب دارد، از این نیز بدتر است. به همین دلیل است که افراد خوب شرکت‌ها استعفا می دهند.

با همه به طور مساوی رفتار کردن

اگر با همه ی کارمندان به طور مساوی رفتار کنید، در واقع به بهترین کارمندان خود نشان می دهید که عملکرد بالای آنها، هیچ ارزشی ندارد؛ نشان می دهید که با کارمندان تنبلی که تنها به ساعت نگاه می کنند و برای تمام شدن ساعت کاری لحظه شماری می کنند، هیچ تفاوتی ندارند.

تحمل عملکرد ضعیف

زمانی که اجازه می دهید تا ضعیف‌ترین حلقه‌ی ارتباطی، بدون هیچ عواقبی به کار خود ادامه دهد، در واقع باعث می شوید که دیگران را نیز با خود به پایین ترین سطح بکشانند.

عدم وفاداری به تعهدات

وعده دادن به کارمندان، شما را در جایگاهی میان خوشحال کردن و استعفای آنها قرار می دهد. زمانی که به وعده و تعهدات خود وفادار می‌مانید، به دیگران ثابت کرده اید که قابل اعتماد و محترم هستید. علاوه بر این، اگر مدیران به وعده های خود پایبند نباشند، کارمندان نیز دلیلی برای این کار نمی‌بینند.

بی‌تفاوت بودن

مدیران در شرکت های هوشمند به خوبی می‌دانند که باید افرادی که در شرایط سخت هستند را درک کنند و کارمندان را به چالش بکشند. مدیرانی که به اینگونه از مسائل بی توجه هستند، تعداد زیادی از کارمندان خود را از دست می دهند. نمی توان بیش از هشت ساعت را برای افرادی کار کرد که هیچ اهمیتی قائل نمی شوند و تنها به کار کردن شما فکر می کنند.

: Entrepreneur
60 views08:44
Open / Comment
2022-02-22 13:26:23 مهارت‌های ذاتی و اکتسابی یک بازاریاب حرفه‌ای

فیلیپ کاتلر، پدر بازاریابی نوین دنیا، در کتاب «مدیریت بازاریابی» خود می‌نویسد:

تغییرات سریع بازارها، رقابتی شدن صنایع و افزایش فشارهای اقتصادی، تقاضا برای بازاریاب‌های حرفه‌ای را روز به روز بیشتر می‌کند

یک تحقیق گسترده از شرکت‌های آمریکایی مشخص کرده که میانگین زمان همکاری یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای با یک شرکت آمریکایی تنها حدود 28 ماه است، در حالی که این مدت برای سایر مدیران ارشد همان شرکت، 54 ماه است

یکی از دلایل قطع رابطه شرکت‌ها با مدیران بازاریابی‌شان این است که موقع استخدام‌شان به توانایی‌های ذاتی و اکتسابی مورد نیاز برای یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای توجه نمی‌کنند

به همین دلیل، در تحقیق دیگری که از 200 شرکت بزرگ آمریکایی انجام دادیم، متوجه شدیم که بهترین مدیران بازاریابی آنها این توانایی‌های ذاتی و اکتسابی را دارند:

توانایی‌های ذاتی، شامل:
ریسک‌پذیر بودن

علاقه‌مند به اثرگذاری بر محیط پیرامون (چه جنبه‌های مرتبط با وظیفه اصلی و چه جنبه‌های غیر مرتبط)

تمایل به تغییر و بهبود مستمر

نتیجه‌گرا بودن و پذیرش مسئولیت شکست‌

توانایی‌های اکتسابی، شامل:
تجربه کافی داشتن در زمینه بازاریابی و فروش (نه صرفا در یک زمینه)

چند مهارته بودن (داشتن مهارت‌ بازاریابی، مالی، فروش، مذاکره و غیره)

تجربه کافی در چند صنعت متفاوت (برخلاف تصور، داشتن صرفا تجربه در یک صنعت به هیچ وجه برای یک مدیر بازاریابی امتیاز به حساب نمی‌آید)

آشنایی با فناوری‌های روز به خصوص در حوزه‌های بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی دیجیتال، هوش مصنوعی، فروش خودکار و غیره

مهارت رهبری، کار گروهی، مدیریت پروژه و مدیریت عملیات
56 views10:26
Open / Comment
2022-02-22 13:11:57
63 views10:11
Open / Comment
2022-02-21 17:48:25 مبادا از روی دلسوزی در برابر آنان که میلنگند، بلنگید!

اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویید کتک خوردنش جزئی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارائه ندهید، برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی و با اعتماد به‌نفس بالا، و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقده‌ها تبدیل می‌شود.

کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است، اما تفاوت در حکمتی است که می تواند به رنج کشیدن‌ «معنا» بخشد
یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خرُدتر و حقیرتر می شود

اینکه چگونه با سختی‌ها و مشقت‌های زندگی کنار بیاییم و به آن‌ها واکنش نشان دهیم، نهایتاً محصول یک «تصمیم شخصی» است.
می‌توانیم تصمیم بگیریم به سختی‌های اجتناب‌ناپذیر زندگی از منظر «معنا و حکمت» نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربهٔ روحی و هر لطمهٔ جسمی تنومندتر، مقاوم‌تر و آگاه‌تر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم
در بهترین حالت، یک «قربانی منفعل» با حیاتی پر از غم باشیم
/بست پلاس
77 views14:48
Open / Comment
2022-02-21 13:17:01
اما برای شادمانی سیاره ی ما چندان آماده نیست ، خوشی را باید از چنگ روزهای آینده بیرون کشید. در این زندگی مردن دشوار نیست، ساختن زندگی بسیار دشوارتر است.

- مایاکوفسکی
107 viewsedited  10:17
Open / Comment
2022-02-20 14:15:50
68 views11:15
Open / Comment
2022-02-20 14:11:56
فیلتر اینستاگرام در ایران کلید خورده است؟

در نمودار بالا «پینگ» اینستاگرام از آی پی ایران با بقیه کشورها مقایسه شده است(از این منبع)

«پینگ» معیار احتساب فاصله‌ی زمانی اتصال بین دو دستگاه در شبکه است. از طریق میزان پینگ، می‌فهمیم که چقدر طول خواهد کشید که یک بسته اطلاعات از سمت دستگاه هوشمند مانند کامپیوتر به سمت سرور رفته و دوباره از آن مسیر برگردد.

مصطفی آرانی، روزنامه نگار، با اشاره به این آمار نوشت: «اینستاگرام را این‌طوری دارند فیلتر می‌کنند. ‏خیلی ساده اگر بخواهم کاری که با اینستا کردند را توضیح بدهم: اتوبان سه بانده‌ای داریم به اسم اینترنت. کسانی که می‌خواهند به اینستا بروند را مجبور می‌کنند از یک باند بروند و هر روز در حال باریک کردن این مسیر هستند. با اینکه تعداد خودروهایی که می‌خواهند از این باند بروند زیادتر است. ‏نتیجه ترافیک زیادتر است و کند شدن ارتباط شما به سرورهای اینستاگرام و بازگشت دیتا از سروهای اینستا به موبایل‌های شما. اما وقتی که اعتراض کنید میزان سرعت در باندهای دیگر را به شما نشان می‌دهند و می‌گویند اسپید تست می‌گوید همه چیز نرمال است»./ جماران

حرفه؛ روابط عمومی | @ePRNet
61 views11:11
Open / Comment