Get Mystery Box with random crypto!

DonRezaei🦉🏴

Logo of telegram channel donrezaei — DonRezaei🦉🏴 D
Logo of telegram channel donrezaei — DonRezaei🦉🏴
Channel address: @donrezaei
Categories: Psychology
Language: English
Subscribers: 1.83K
Description from channel

کانال امیرحسین رضائی
مشاور مدیریت
مدرس و منتور بازاریابی و فروش
instagram.com/donrezaei
.
علاقمند به بازارهای مالی و سرمایه گذاری
.
ادمین
@donadmin

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 13

2022-01-28 15:15:36 6 درس ضروری برای رهبران زن: :
6 essential lessons for women leaders"

هیچ راه مستقیم و بدون دردسری برای یک رهبر زن وجود ندارد. با خودت روراست باش.


رهبران زن با تبعیض جنسی و کلیشه‌ای روبرو هستند، بنابراین از مربیان، حامیان مالی، بهترین حامیان و دوستان خود برای اینکه چگونه با تبعیض جنسیتی و قضاوت شدن بر اساس ظاهرتان مقابله کنید، راهنمایی بگیرید.


به هرکسی که می شناسید اجازه صحبت در مورد کلیشه های جنسیتی و رد آنها را دهید: این فرضیات نادرست نمی توانند در برابر روشنایی روز دوام بیاورند.


سعی کنید موانع ساختاری را کنار بزنید. منتظر نمانید تا زمانی که برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی به کمک نیاز داشته باشید یا برای ارتقای شغلی مورد ارزیابی قرار بگیرید. حامی سیستم‌ها و تغییراتی باشید که به برابری جنسیتی کمک می‌کنند حتی اگر شخصاً فوراً به آنها نیاز ندارید.


یک قدم به عقب بر ندارید. از اشغال فضا در دنیا ابایی نداشته باشید. فکر نکنید خیلی کوچک هستید یا مردم خیلی پر مشغله هستند. ارتباط برقرار کنید و شبکه سازی کنید.


رهبری را دنبال کنید و آن را ادامه دهید.
35 views12:15
Open / Comment
2022-01-27 12:09:34 راز شادی مردم دانمارک

بعد از اینکه چندین سال پیاپی دانمارکی ها به‌عنوان شادترین مردم جهان انتخاب شدند
همه به فکر افتادند تا راز این خوشحالی و شادی را درک کنند.

راز این شادی در یک فرهنگ قدیمی روژی و دانمارکی به اسم hyyge است.

فرهنگ هوگه راز زندگی آرام، صمیمی و دوست‌داشتنی مردم شمال اروپاست که باعث شده شادترین مردم دنیا باشند.
هوگه می‌گوید برای لذت بردن از زندگی؛ باید سرعت زندگی را پایین آورد
و از لحظه‌لحظه زندگی لذت برد.

حتی لحظه‌هایی که به‌نظر ارزشی ندارند. اما اصرار بر هنر یا توانایی «زندگی در لحظه» فقط مخصوص هوگه نیست و خیلی از فرهنگ‌ها و حتی مذاهب به آن تاکید کرده‌اند. پس چرا به نظر می‌رسد هوگه موفق‌تر عمل کرده است؟

برای اینکه هوگه به زندگی شما وارد شود؛ باید چند اصل را رعایت کنید که در کتابهای این فرهنگ هم به آنها اشاره شده و اجزای تشکیل دهنده هوگه هستند.

شمع:
مهمترین جزء فرهنگ و زندگی دانمارکی‌ها شمع است!
برای شروع زندگی هوگه‌ای، همین امروز تعداد زیادی شمع بخرید.
اصلا لازم نیست شمع‌های گران قیمت بخرید.
بهتر است شمع‌هایتان از ساده‌ترین نوع ممکن و تک رنگ باشند. فقط اگر به بو یا دود شمع حساسیت دارید، نوع بدون دود و بویش را تهیه کنید.

کتاب و مجله:
مردم اسکاندیناوی اهل مطالعه زیادی هستند و کتابها و مجلاتشان را با خود به رختخواب می‌برند
و به‌جای استفاده از گوشی، در آرامش و سکوت آخر شب به مطالعه کتاب می‌پردازند.

نوشیدنی گرم:
نوشیدنی‌های گرم جزء لاینفک هوگه است.
اگر دوست دارید به سبک دانمارکی‌ها زندگی کنید؛ ماگ‌های رنگی و بزرگ و دوست داشتنی تهیه کنید و هر وقت احساس خستگی کردید یا بی‌حوصله بودید، خودتان ا به یک نوشیدنی گرم دعوت کنید: هر چیزی که دوست دارید؛ شیرکاکائو، دمنوش و ...

تکنولوژی ممنوع:
دانمارکی‌ها از سر شب، کامپیوتر و گوشی‌هایشان را خاموش می‌کنند
و به کارهای دیگری می‌پردازند.
دوری از تکنولوژی و کتاب خواندن یا حضور در جمع، از مهمترین اجزای هوگه است.

لباس های گرم و نرم:
در کشورهای شمال اروپا بیشتر وقت‌ها هوا سرد است.
لباسهای بزرگتر از سایز؛ پشمی، نرم و راحت برای یک زندگی هوگه‌ای مورد نیاز هستند. مخصوصا جوراب‌های بلند و پشمی بامزه که می‌توانید از بعضی مغازه‌ها تهیه کنید.

مهمانی:
برخلاف تصور ما، اروپایی‌ها خیلی هم سرد و ماشینی نیستند.
همین فرهنگ هم باعث شده که مردم شادی داشته باشند.
دانمارکی‌ها خیلی اهل فضای مجازی نیستند و به‌جای آن در مهمانی شرکت می‌کنند و یا کتاب می‌خوانند.
آنها حداقل هر ماه یک قابلمه پارتی برگزار می‌کنند که هر کس با غذای خودش در مهمانی حاضر شود یا آخر هفته‌هایشان را کنار یکدیگر به مهمانی می‌گذرانند. «بازی کردن» یکی از پایه‌های مهمانی دانمارکی‌هاست.

به خودتان جایزه بدهید:
در این فرهنگ، نباید حتما کوه جابه‌جا کنید تا برای خودتان جایزه بخرید. هر از گاهی چیزی که دوست دارید را برای خودتان بخرید. حتی اگر یک شکلات است. یا هر چند ماه یکبار؛ یک روز تا شب زیر پتو بمانید و لذت ببرید.

کار فقط در محیط کار:
دانمارکی ها هفته ای ۳۵-۳۳ ساعت کار می‌کنند. (البته کار مفید) ولی بعد از خروج از محل کار؛ به زندگی عادی برمی‌گردند و به مسائل کاری حتی فکر هم نمی‌کنند.

کاهش سرعت:
اگر از فرهنگ هوگه خوشتان آمده، قبل از همه اینها باید یاد بگیرید عجله را کنار بگذارید.
اگر به شمال اروپا سفر کرده باشید، حتما متوجه سرعت کم مردم شده‌اید.

با کم کردن سرعت زندگی، کم کم می‌آموزید به هر لحظه به چشم یک موهبت نگاه کنید. یادتان باشد ما وظیفه داریم از هر لحظه زندگیمان لذت ببریم؛ در غیر این صورت این نعمت بزرگ را حیف و میل کرده‌ایم.

مدیران نامدار ایران
85 views09:09
Open / Comment
2022-01-26 23:41:37
موتورهای رشد زندگی فردی، اجتماعی و کاری شما چه هستند؟

به موتورهای رشدی که سبب گسترش و رشد زندگی فردی و کاری شما می‌شوند فکر کنید . . .

برخی از افراد و کسب و کارها ممکن است با تبلیغات و انواع پروموشن‌های مختلف به فکر افزایش درآمد و سود خود باشند (حلقه R1).

برخی با افزایش پرسنل متخصص خود، ایجاد هم‌افزایی میان آن‌ها و بهبود راه‌های فروش این کار را انجام می‌دهند (حلقه R2).

و متاسفانه برخی تمرکز بر حلقه R3 دارند، یعنی سعی می‌کنند با دادن انواع رشوه‌ها و استفاده از انواع رانت‌ها کار خود را به پیش ببرند.

نکته مهمی که وجود دارد این است که در یک کشور تا چه حد امکان استفاده از حلقه R3 وجود دارد، بدون شک اگر ساختارهای موجود در کشوری به‌صورتی باشد که افراد و سازمان‌ها را به سمت تمرکز بر حلقه R3 ببرد، روزبه‌روز شایسته‌سالاری و بهره‌وری کاهش و فساد افزایش خواهد یافت.

منبع: تفکرسیستمی‌درعمل
101 viewsedited  20:41
Open / Comment
2022-01-26 15:12:01 ایلان ماسک درباره خواب چگونه فکر می‌کند و چرا عادت و سبک او برای ما اهمیت دارد؟

اخیرا ایلان ماسک گفته است او هر شب ۶ ساعت می‌خوابد، وگرنه سرکار اذیت خواهد شد.
این اعتراف توسط یکی از موفق‌ترین کارآفرینان دنیا که داده‌ محور است، برای همه مدیران و بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها و رهبران تجاری که بیش از حد در طول روز کار می‌کنند، بسیار اهمیت دارد. این بینش نه تنها برای خواب بلکه درباره میزان استراحت و کار حاوی نکات کاربردی مهمی است.

ایلان ماسک در هفته‌های پیش به ثروتمندترین فرد جهان تبدیل شد و همزمان چندین پروژه بزرگ و پر سر و صدا مانند ساخت تونل‌های زیرزمینی برای شهرهای پر ترافیک و شلوغ، ساخت خودرو های آینده و سفر به مریخ در آینده‌ای نزدیک را پیش می‌برد.

در یک گفت‌وگوی پادکستی، از او سوال می‌شود با این همه پروژه، «چگونه وقت می‌کنی؟». ایلان ماسک پاسخ می‌دهد: «خوب، من خیلی کار می‌کنم. به طور معمول تا ساعت ۱ الی ۲ بامداد مشغول کار هستم.» او توضیح می‌دهد که آخر هفته‌ها این اندازه کار نمی‌کند و همیشه هم این‌طور نیست که تا این ساعت کار کند.
بعد از او سوال می‌شود که «چقدر می‌خوابی؟»
ایلان ماسک پاسخ می‌دهد: «حدود ۶ ساعت»

مصاحبه کننده می‌گوید: «برای کسی مانند شما که این اندازه کار می‌کند؛ خیلی عجیب است این قدر می‌خوابد و چشمگیر است.» گفتنی است که قبلا ایلان ماسک به ۸ ساعت خواب در یک شبانه‌روز معروف بود. ماسک توضیح می‌دهد: «من سعی کردم کمتر بخوابم ولی باعث کاهش بهره‌وری کلی من در کار می‌شود.»

مستندات تاریخی برای این گفته ایلان ماسک در دست است. هر زمان بیش از اندازه کار کرده و کمتر به استراحت پرداخته است، شاهد اشتباهاتی در توییت زدن یا تصمیم‌گیری‌های کلان بودیم.
در سال ۲۰۱۸، ماسک سعی داشت تولید خودروی تسلا مدل ۳ را راه‌اندازی کند ولی به طرز وحشتناکی کنار گذاشته شد. او خودش هم اعتراف کرد که نباید از منابع مالی غیر شفاف برای تامین هزینه این پروژه استفاده می‌کرد. کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا از ایلان ماسک و شرکت تسلا شکایت کرد و هر کدام به ۲۰ میلیون دلار جریمه شدند.

ماسک مجبور شد برای دو سال از سمت ریاست هیئت مدیره خودروسازی تسلا کناره‌گیری کند؛ اگرچه همچنان مدیرعامل این شرکت بود. همین‌طور، او توییت‌های اشتباه و تمسخرآمیزی هم داشته است. مثلا، در جریان نجات پسران تایلندی گرفتار در غار، توئیت اشتباهی منتشر کرد.

ایلان ماسک روزگاری در اوج شهرت طی یک مصاحبه با نشریه نیویورک‌تایمز اعتراف کرده بود که هفته‌ای ۱۲۰ ساعت کار می‌کند و پیش می‌آید برای چندین روز در کارخانه تسلا مشغول کار است و به خانه نمی‌رود. گفته بود با قرص‌های Ambien سعی در بیدار ماندن و کار بیشتر دارد. اما کم‌کم مشخص شد قرص‌های آمبین و خستگی و فرسودگی بیش از حد او چه اثرات مخربی روی کیفیت کارش دارد. یک سال بعد، ایلان ماسک اعتراف کرد که تعداد ساعت‌های کارش در هفته را به ۸۰ الی ۹۰ ساعت رسانده است.

واقعیت این است که شما برای انجام خلاق‌ ترین و کارآمد ترین کار خود در طول روز به یک خواب شبانه کافی نیاز دارید. همین‌طور، باید تعداد ساعت‌های کاری خود را به یک اندازه مشخص محدود کنید و به طور مداوم استراحت داشته باشید. فقط در این صورت است که به بهترین بازدهی خود خواهید رسید.

وقتی فردی مانند ایلان ماسک با آزمایش‌های متعدد روی خودش به این نتیجه می‌رسد که باید به خواب شبانه اهمیت دهد، نتیجتا ما هم باید این نکته را جدی بگیریم و آن را انجام دهیم.
133 views12:12
Open / Comment
2022-01-25 09:12:26 مقطع کوتاهی سیگار می‌کشیده‌ام و خوشبختانه مدتهاست کشیدن سیگار را ترک کرده‌ام..

در میان نامه‌ها و کامنت‌ها در سایت و صفحه فیس بوک، تعدادی پیام دریافت کردم با این مضامین که:

ما تا به حال فکر می‌کردیم تو فهمیده و باسوادی!

خجالت نمی‌کشی از اینکه سیگار میکشی؟ کسی که ماهیانه صدها هزار نفر نوشته‌هایش را می‌خوانند و الگوی جوانان است باید عکس سیگار کشیدن روی سایت بگذارد؟ و …

آن نوشته و این کامنت‌ها، برخی از دردهای جامعه را که سالهاست به آن عادت کرده‌ایم پیش چشمم آورد.


نخستین درد را «اعتقاد» به «الگوی کامل» می‌دانم.

تفکری که می‌گوید یک فرد یا باید از همه لحاظ الگو باشد یا اساساً الگو نیست.

تفکری که انسان‌ها را «همه» یا «هیچ» می‌کند. تفکری که هرگز نمی‌پذیرد انسان‌ها، «مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌ها» هستند و اساساً «انسان بودن» یعنی ترکیب این دو که اگر چنین نبود،‌ یا شیطان بودیم و یا فرشته.

این تفکر هزینه‌های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرده است.

برای جستجوی الگو نیازمند باستان‌شناسی تاریخی هستیم. جستجوی کسانی چنان دوردست، که بدی‌هایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبی‌هایشان بر جای مانده باشد.

در اثر همین تفکرست که از انسان‌های زنده تقدیر و تجلیل نمی‌کنیم. چه آنکه می‌ترسیم امروز تحسینش کنیم و فردا حرفی بزند یا کاری بکند که به مذاق ما خوش نیاید.

فقط وقتی مُرد و مطمئن شدیم دیگر کاری نمی‌کند و حرفی نمی‌زند، او را – با یک زندگی سانسور شده – به الگوی جامعه بدل می‌کنیم.

نیاموخته‌ایم که یک نفر می‌تواند معتاد باشد، اما فلسفه را خوب بفهمد. یک نفر میتواند الکلی باشد،‌ اما خوب شعر بگوید. یک نفر می‌تواند خیانتکار باشد اما ریاضی را خوب بیاموزد.
یک نفر می‌تواند نماز نخواند، اما اقتصاد را خوب بفهمد.

دلیل نمی‌شود «آنچه خوبان همه دارند» را «من و تو» یک جا داشته باشیم. با تمام وجود بر این باورم که جستجوی کسی که – به سلیقه ی ما – هیچ ایرادی ندارد و سراپا حسن است، ریشه‌ی «بت سازی» و «بت پرستی» است.

دومین درد را «ظاهربینی و کوته‌نظری» می‌نامم. ایرادهای جزئی کوچک را «بزرگ» می‌بینیم و ایرادهای بزرگ پنهان را «کوچک» می‌پنداریم.

فرهنگی که در آن «دود سیگار را به حلق خود دادن» عیب است. اما «دود خودرو را به حلق خلق دادن» عادی تلقی می‌شود.

فرهنگی که در آن «مستی از شراب» جرم است و «سرمستی از قدرت»، طبیعی است.

فرهنگی که در آن، «حفظ حجاب» اولویت است اما «پاکدامنی» به فراموشی سپرده می‌شود.

فرهنگی که در آن، «کثیفی خانه» زشت است اما بیرون ریختن زباله از خودرو، زشت تلقی نمی‌شود.

فرهنگی که در آن، برداشتن یک قطعه از یک کارخانه، «دزدی» است اما خریدن غیرقانونی مجوز یک کارخانه،‌ زیرکی است.

فرهنگی که در آن، اگر «نماز» نخوانی، از حوزه‌ی دین خارج هستی، اما اگر «غیبت» کردی و «تهمت» زدی، همچنان مومنی.

فرهنگی که در آن، به روز «قضاوت» ایمان داریم،‌ اما صبر نداریم تا «قضاوت در مورد دیگران» را به «روز قضاوت» موکول کنیم..

و بدتر از آن اینکه،‌ جامعه،‌ «ایرادهای کوچک آشکار» را تنبیه می‌کند و «سرطان‌های بزرگ پنهان» را تجلیل!
چنین می‌شود که «دختران با تار موی آشکار» دستگیر می‌شوند و دزدان، با «دم خروس پنهان» در میانه‌ی شهر آزادانه می‌گردند.

چنین می‌شود که آنکس که یک نفر را کشته است،‌ اعدام می‌شود و آنکه هر روز صدها سال عمر مردم را در پای اینترنت، به دلیل کندی و کنترل محتوا، تلف می‌کند، آزادانه به زندگی‌اش ادامه می‌دهد.

به نظر می‌رسد این نگرش فرهنگی، ریشه تاریخی نیز دارد. چنانکه ظاهراً از زمان سعدی، عادت ما بر آن بوده که «سنگ‌ها» را می بسته‌ایم و «سگ‌ها» را رها میکرده‌ایم…

و در فرهنگی که مردم «به ظاهر» نگاه می‌کنند، «اشتباهات کوچک» را بزرگ می‌شمارند و «گناهان بزرگ» را نادیده می‌گیرند، فرهنگی که تو را معصوم می‌خواهد و به تو «حق خطا کردن» نمی‌دهد، باید هر روز یک «نقاب» بر چهره بزنی.

هیچ کس واقعیت تو را نمی‌داند. در خانه به شکلی زندگی می‌کنی و در بیرون شکل دیگر. با هر گروه از دوستانت به شکلی حرف می‌زنی.

در رسانه‌ها یک حرف می‌زنی و در زندگی شخصی به شکل دیگری زندگی می‌کنی. در ورود به سازمان خود، چادر بر سر میکنی و شب هنگام، در مهمانی‌ها پرسه میزنی…

گویی که بالماسکهٔ بزرگی در کار است!

محمدرضا شعبانعلی / فرهنگ سنگ و سگ
154 views06:12
Open / Comment
2022-01-24 12:52:26 آلمانی ها چگونه کشورشان را اداره می کنند؟ ۵ درس برای ایران
از دکتر مجتبی لشکربلوکی

براستی آلمانی ها چگونه کشورشان را اداره می کنند؟ در این گزارش جنبه هایی از کشورداری آلمانی ها انتخاب و تحلیل شده است. ۵ درسی که در این گزارش از آلمانی ها برای کشورداری و توسعه ایران گرفته شده به شرح زیر است.
گران فروشی کنید!
به مادرت احترام بگذار!
از کوره آدم‌سوزی تا کارخانه آدم‌سازی
بی‌پدر باش، بی‌آدرس نباش!
درست طراحی کن! لذتش را ببر

_________________
جالب و خواندنی..
165 views09:52
Open / Comment
2022-01-24 11:47:35 یکی از دوستان قدیمی که در ارتش زمان شاه، با درجه تیمساری خدمت می کرد روزی مطلبی را برای من تعریف کرد که فوق العاده زیبا بود:

تعریف می کرد در سال ١٣۵٠ هنگامی که با درجه سرهنگی در ارتش خدمت می کردم، آزمونی در ارتش برگزار گردید تا افراد برگزیده در رشته حقوق، عهده دار پست های مهم قضائی در دادگاه های نظامی ارتش گردند.
در این آزمون، من و 25 نفر دیگر، رتبه های بالای آزمون را کسب نموده و به دانشگاه حقوق قضائی راه یافتیم.

دوره تحصیلی یک ساله بود و همه، با جدیت دروس را می خواندیم.
یک هفته مانده به پایان دوره، روزی از درب دژبانی در حال رفتن به سر کلاس بودم که ناگهان دیدم دو نفر دژبان با یک نفر لباس شخصی منتظر من هستند و به محض ورود من، فرد لباس شخصی که با ارائه مدرک شناسائی، خود را از پرسنل سازمان امنیت معرفی میکرد مرا البته با احترام، دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی برده و به داخل سلول انفرادی انداختند.

هر چه از آن لباس شخصی علت بازداشتم را می پرسیدم چیزی نمی گفت و فقط می گفت من مأمورم و معذور و چیز بیشتری نمی دانم!

اول خیلی ترسیده بودم وقتی بداخل سلول انفرادی رفتم و تنها شدم افکار مختلفی ذهنم را آزار می داد

از زندان بان خواستم تلفنی به خانه ام بزند و حداقل، خانواده ام را از نگرانی خلاص کنند که ترتیب اثری نداد و مرا با نهایت غم و اندوه، در گوشه بازداشتگاه، به حال خود رها کرد.

آن روز شب شد و روزهای دیگر هم به همان ترتیب، گذشت و گذشت، تا این که روز نهم، در حالی که انگار صد سال گذشته بود، سپری شد.

صبح روز نهم، مجددا" دیدم همان دو نفر دژبان بهمراه همان لباس شخصی، بدنبال من آمده و مرا با خود برده و یکراست به اتاق رئیس دانشگاه که درجه سرلشگری داشت بردند.
افکار مختلف و آزار دهنده، لحظه ای مرا رها نمیکرد و شدیدا در فشار روحی بودم.

وقتی به اتاق رئیس دانشگاه رسیدم، در کمال تعجب دیدم تمام همکلاس های من هم با حال و روزی مشابه من، در اتاق هستند و البته همگی هراسان و بسیار نگران بودند.

وقتی همه دوستانم را دیدم که به حال و روز من دچار شده اند کمی جرأت بخرج دادم و از بغل دستی خود، آهسته پرسیدم، دیدم وضعیت او هم شبیه من است!

ناگهان همهمه ای بپا شد که ناگهان در اتاق باز شد و سرلشگر رئیس دانشگاه وارد اتاق شده و ما همگی بلند شده و ادای احترام کردیم.

رئیس دانشگاه، با خوشروئی تمام، با یکایک ما دست داده و در حالی که معلوم بود از حال و روز همه ما، کاملا آگاه بود این چنین به ما پاسخ داد:

هر کدام از شما، که افسران لایقی هم هستید پس از فارغ التحصیلی، ریاست دادگاهی را، در سطح کشور بعهده خواهید گرفت، و حالا این بازداشتی شما، آخرین واحد درسی شما بود که بایستی پاس می کردید و در مقابل اعتراض ما گفت:

این کار را کردیم تا هنگامی که شما در مسند قضاوت نشستید، قدرتمند شدید و قلم در دست تان بود، از آن سوءاستفاده نکنید و از عمق وجودتان، حال و روز کسی را که محکوم می کنید درک کرده و بی جهت و از سر عصبانیت و یا مسائل دیگر، کسی را بیش از حد جرمش، به زندان محکوم نکنید!

در خاتمه نیز، از همه ما عذرخواهی گردید و همه ما نفس راحتی کشیدیم.

بقول سعیدی شیرازی :
زیر پایت چون ندانی، حال مور
همچو حال توست، زیر پای فیل
145 views08:47
Open / Comment
2022-01-23 18:20:56 تکریم واقعی مادران یا پدرسالاریِ مهربانانه؟
نوشته محمدرضا جلائی‌پور

اگر تعیین و گرامی‌داشت و تبریکِ روز مادر نخواهد از مصادیق «پدرسالاریِ مهربانانه» و بازتولیدکنندهٔ فرهنگ و نهادهای مردسالار باشد و بخواهیم حقیقتا روز تکریم مادران شود و نه باج‌دهی به آن‌ها برای تحمل هزینه‌های تبعیض‌های پدرسالارانه، شایسته نیست در این روز بر ضرورت برابرسازی حقوق مادر با پدر تاکید بیشتری شود؟

در قانون پدرسالار کنونی ایران:

مادر، بر خلاف پدر، «ولیِ» فرزندش محسوب نمی‌شود.

مادر، بر خلاف پدر، نمی‌تواند برای فرزندش شناسنامه بگیرد و حتی آن را عکس‌دار کند.

مادر، بر خلاف پدر، نمی‌تواند گذرنامهٔ خود یا فرزندش را بگیرد.

مادر، بر خلاف پدر، نمی‌تواند اجازهٔ جراحی و امور درمانی فرزندش را بدهد یا حتی برای ترخیص او از بیمارستان امضا بدهد.

مادر، بر خلاف پدر، اجازهٔ قانونیِ انجام امور رسمی مربوط به ثبت نام مدرسه و حتی گرفتن کارنامه و پرونده‌اش را ندارد (گرچه در عمل بسیاری از مدارس این قانون را نادیده می‌گیرند و به مادرها هم اجازه می‌دهند).

مادر، بر خلاف پدر، نه امکان باز کردن حساب بانکی و حق مدیریت و امضای امروز مالی فرزند و تصمیم‌گیری‌های کلیدی برای فرزند نابالغش را دارد و نه مسئولیت حقوقی برابر برای تامینِ زندگی او.

مادر، حتی در صورت مرگ پدر، هم «ولی» فرزندش محسوب نمی‌شود و حتی به اندازهٔ پدربزرگ پدری و عموی فرزندش هم حق تصمیم‌گیری برای فرزند نابالغش را ندارد.

در حضانت فرزند بعد از هفت‌سالگی نظر مادر و «توافق» نقشی ندارد.

پدر، بر خلاف مادر، مشمول مرخصی فرزندآوری نمی‌شود و نمی‌تواند در هفته‌ها/ماه‌های پرفشارِ ابتدای تولد فرزندشان سهم عادلانه‌تری از زحمات مراقبت از فرزندشان را بر عهده بگیرد و کمک بیشتری به مادر کند.

در پی اتخاذ سیاست‌های جمعیتی غیرکارشناسانه و ناعادلانه، متاسفانه اخیرا توزیع وسايل جلوگیری از بارداری در مناطق محروم، غربالگریِ همگانی و عقیم‌سازی زنان و مردانِ داوطلب ممنوع شده است و به افزایش بارداری ناخواسته، سقط جنینِ غیررسمی و پرخطر،‌ بیماری‌های مقاربتی و تولد فرزندان بیمار و دارای انواع معلولیت خواهد انجامید و حتی حق «انتخاب» مادر شدن یا نشدن را از بخشی از زنان می‌گیرد و مادر شدن مجدد را هم برای بخشی از مادران، به ویژه در اقشار محروم‌تر، تبدیل به «جبر» می‌کند.

علی‌رغم تبعیض‌های «حقوقی» بالا، خوشبختانه در بخش رو به بزرگ‌تر شدنی از جامعهٔ ایران قدرتِ «حقیقیِ» مادران رو به افزایش است، اما همچنان تا رفع انواع تبعیض‌های حقیقی علیه مادران فاصلهٔ زیادی داریم. این‌که:

اکثر مادران شاغل هنوز بسیار بیشتر از پدران شاغل برای کارهای خانه و مراقبت و تربیت فرزندان وقت می‌گذارند،

نوع تقسیم کار در فرزندپروری هنوز در بخش بزرگی از جامعهٔ ایران بسیار جنسیت‌زده و مردسالار است،

در بسیار از مشاغل بخش عمومی و خصوصِ اقتصادِ ایران مادران مشمول انواع تبعیض‌های آشکار و پنهان‌اند و ارتقا و رضایت شغلی برایشان دشوارتر از پدران است،

حتی در خود روز مادر هم به مادران بعضا وسایل آشپزخانه و هدایایی که تحکیم‌کنندهٔ تقسیم کار جنسیت‌زده است می‌دهند،

با تبدیل مادری به نقشی فرشته‌گونه و امری مقدس با بار انتظارات سنگین فرازمینی در فرهنگ و تبلیغات عمومی، بسیاری از مادران، علی‌رغم این‌که مثل پدران انسان‌هایی عادی‌اند، مدام تحت فشار این انتظاراتِ بعضا محقق‌نشدنی قرار دارند، از خودشان ناراضی می‌شوند، نمی‌توانند به خستگی یا دشواری‌های این نقش اعتراف کنند، تن به پذیرش انواع فداکاری و فشار غیرضروری می‌دهند، مجبور به برداشتن بارِ همسر و فرزندان در خانه می‌شوند، از حق خود و آن‌چه برای رضایت و شکوفایی‌ خودشان باید انجام دهند می‌گذرند و بخشی از زنانی که انتخابشان ازدواج یا مادری نیست هم تحت فشار اجتماعی زیادی قرار می‌گیرند.

اگر می‌خواهیم در روز مادر و طول زندگی‌مان عملا و فراتر از شعار مادران را تکریم کنیم و ارزش عملی بیشتری برایشان قائل شویم شایسته نیست برای کاهش تبعیض‌های حقوقی و حقیقیِ بالا مطالبه و تلاش جمعی و فردی بیشتری کنیم، از فشار انتظارات و مسئولیت‌های نقش مادری بکاهیم و حقوق و اختیارات بیشتری برای مادران طلب و تمهید کنیم؟

روز مادر مبارک!
189 views15:20
Open / Comment
2022-01-23 16:17:40 ترفندهای زبان بدن که کمک می‌کند فکر دیگران را بخوانیم!

پژوهش‌های انجام شده در دانشگاه UCLA نشان می‌دهد تنها ۷ درصد از ارتباطات انسانی بر پایه‌ی واژه‌ها هستند، ۳۸ درصد را تُن صدا و ۵۵ درصد را زبان بدن تشکیل می دهد. پس درصد زیادی از ارتباطات حول محور زبان بدن است.
اگر این توانایی را پیدا کنید که چطور این ۵۵ درصد را یاد بگیرید، قطعاً در برخورد با دیگران موفق‌تر خواهید بود.

زبان بدن، هر آنچه در ذهن دیگران می گذرد را برملا می کند، البته باید بدانید به دنبال چه چیزی هستید. در ادامه چند تکنیک عالی را برای این کار معرفی خواهیم کرد.

روی هم انداختن دست‌ها و پاها، نشان‌دهنده‌ی مقاومت شماست!

روی هم انداختن دست‌ها و پاها نوعی زبان بدن است که نشان می‌دهد طرف مقابل با آنچه شما می گویید مخالف است. حتی وقتی او لبخند روی لب دارد و صحبت‌های گرمی می کند، باز هم با روی هم انداختن دست‌ها و پاها در پی حقیقت دیگری باشید. این حرکت غیر عمد است اما می‌تواند اسراری را فاش کند.
"جرارد آی نیرنبرگ" و "هنری اچ کلرو" در کتابی که پیرامون زبان بدن نوشته، بیش از ۲۰۰۰ مذاکره را ضبط کردند. در نتیجه مشخص شد در تمام این مذاکرات که در طول آن یکی از طرفین دست یا پاهایش را روی هم انداخته، هیچ موافقتی حاصل نشده است.

لبخند واقعی زمانی است که کنار چشمانتان چین و چروک بیفتد

بیشتر افراد لبخند می‌زنند تا آنچه در ذهنشان می‌گذرد را پنهان کنند. پس اگر می‌خواهید بدانید لبخند طرف مقابل واقعی است یا نه به چروک کنار چشمانش دقت کنید. اگر هیچ چروکی وجود ندارد، مطمئن شوید آن فرد تلاش می کند با لبخند خود چیزی را پنهان کند.

وقتی زبان بدن توسط دو نفر تقلید می‌شود

جالب است بدانید وقتی با طرف مقابل خود موافق باشیم، به صورت ناخودآگاه زبان بدن او را تقلید می کنیم. آیا تاکنون در جلسه‌ای بوده‌اید که وقتی پاهایتان را روی هم می اندازید، طرف مقابل هم همین کار را انجام دهد؟ یا گردنش را همانند شما کج کند؟ نگران نباشید، این نشانه‌ی موافقت اوست.

به نحوه‌ی ایستادن طرف مقابل توجه کنید

حتماً برایتان اتفاق افتاده که در یک جلسه‌ی کاری هستید، شخصی وارد اتاق می‌شود و به سرعت متوجه می‌شوید او رئیس است. این به دلیل زبان بدن است.
راست ایستادن و حرکت با کف دست رو به پایین و حرکت‌های باز، این مفهوم را می رساند. مغز انسان به گونه‌ای برنامه ریزی شده که قدرت را با مقدار فضایی که افراد می گیرند برابر می کند.
ایستادن با شانه‌های رو به عقب، نشانه‌ی قدرت است؛ این نوع ایستادن، میزان فضایی که شما می‌گیرید را به بیشترین حد ممکن می رساند؛ اما وقتی خود را ول و خمیده می کنید، فضای کمتری می گیرید و این وضعیت قدرت کمتری را می‌طلبد.
در هر مقامی که باشید، داشتن یک حالت خوب، برای شما احترام می‌آورد و میزان تعامل با دیگران را افزایش می‌دهد.

وقتی چشمانتان دروغ می‌گوید

این فرضیه وجود دارد که وقتی کسی دروغ می‌گوید چشم در چشم شدن برایش مشکل است، البته این قضیه تا حد زیادی صحت دارد؛ اما گاهی فرد به عمد به چشمان شما خیره می‌شود تا حقیقت را پنهان کند. اما وقتی بیش از اندازه به چشمانتان خیره می شود به جایی می رسد که احساس بدی پیدا می کنید.
وقتی با کسی حرف می‌زنید و نگاه خیره‌اش بدون پلک زدن، اذیتتان می‌کند، مطمئن باشید اتفاقی در جریان است و احتمالاً به شما دروغ می‌گوید.

بالا بردن ابروها، ناراحتی را نشان می‌دهد

ابروهای شما با احساس ترس، نگرانی و تعجب بالا می‌روند. وقتی با دوست صمیمی‌تان در حال صحبت کردن هستید، سعی کنید ابروهایتان را بالا ببرید، برایتان سخت است نه؟!
اگر فردی با شما حرف می‌زند، ابروهایش را بالا ببرد، در حالی که هیچ تعجب، نگرانی یا ترسی وجود ندارد، قطعاً مشکل جای دیگر است.

تکان دادن سر نشانه‌ی اضطراب است

وقتی با کسی صحبت می کنید و او بیش از اندازه سرش را تکان می‌دهد، یعنی نگران است چه فکری درباره او می‌کنید یا شاید فکر می‌کند شما در توانایی او برای درک حرف‌هایتان تردید دارید.

فشار دادن فک نشانه‌ی استرس است

از نشانه‌های استرس می توان به فشار دادن فک، سفت کردن گردن و خط انداختن بالای ابرو اشاره کرد. همگی این‌ها نشان‌هایی از ناراحتی زیاد هستند. شاید گفتگوی شما سبب ناراحتی‌اش شده یا روی چیزی فکر می‌کند که نگرانش می کند.
100 views13:17
Open / Comment
2022-01-23 14:36:23
بی‌تصمیمی بازارها در آستانه جلسه فدرال رزرو در هفته پیش رو

23 Jan 2022

همانطور که طی هفته‌های گذشته تاکید شده، جلسه فدرال رزرو در روز سه شنبه و چهارشنبه از اهمیت ویژه‌ای برای بازارها برخوردار است و سرمایه‌گذاران در انتظار تصمیمات بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره هستند.

در این هفته داده های اقتصادی مهمی از جمله GDP سه ماه چهارم 2021 و داده های تورم مخارج مصرف کننده منتشر خواهند شد.

همچنین گزارش‌های درآمد شرکت‌های بزرگ فناوری از جمله Apple و Microsoft نیز در این هفته ارائه خواهند شد.

وال استریت هفته سختی را پشت سر گذاشت. شاخص نزدک با 7.6% کاهش بدترین عملکرد را از مارچ 2020 داشت؛ S&P500 نیز از اوج خود در 4 ژانویه 2022 حدود 8.7% افت را تجربه کرد.



Source: CNBC
103 viewsedited  11:36
Open / Comment