Get Mystery Box with random crypto!

Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ

Logo of telegram channel hegemony_culture — Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ H
Logo of telegram channel hegemony_culture — Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ
Channel address: @hegemony_culture
Categories: Politics , Uncategorized
Language: English
Subscribers: 1.62K
Description from channel

«حقيقت هميشه انقلابی‌ است»
آنتونیو گرامشی
Admin: t.me/hegemony_admin
Email: hegemony.cult@gmail.com
twitter: https://twitter.com/hegemonyculture
Instagram: https://www.instagram.com/hegemony.culture

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 8

2022-01-13 18:33:17 هنر کارش ایجاد فضایی است که در آن سلامت و صفای انسان مطرح‌شود. هنرمند نمی‌تواند دروغ بگوید و کسی‌ که دروغ می‌گوید، هنرمند نیست. قصدِ سانسور، واداشتن هنرمند به‌دروغ‌گویی است و یا حداقل جلوگیری از گفتنِ حقایق است. سانسوری که به‌وجود می‌آید و از هم‌اکنون به‌خوبی وجودش را بَر جامعه تحمیل کرده است، از نوعی اندیشه و تفکرِ فاشیستی و فالانژیستی ریشه می‌گیرد که خود فی‌نفسه و در هر زمینه‌ای خطرناک است. فالانژیسم در تمامی زمینه‌های زنده‌گی خطرناک است و زشتی و نادرستی آن تنها منحصر به هنر نیست. امّا علائم و آثار این سانسور در حالِ حاضر به‌این شکل قابلِ درک است که، مثلاً «باله» را که یک هنر ظریف و القاءکننده‌ی تفکر از طریقِ خطوط و حرکات است به‌سبب دیده‌شدن بدنِ زن تحریم می‌کنند یا وجود شعر اروتیک را قابل‌تحمل نمی‌دانند. در زمینه‌ی موسیقی دستگاه‌های اصیل ایرانی کنار گذاشته می‌شود و به‌جایِ آن با زشت‌ترین و بی‌هویت‌ترین نوع موسیقی ساز و ضربی «الله اکبر» و «لا الله الا الله» را می‌خوانند، بی آن‌که در این زمینه اندک تعمقی را روا دارند. کسی‌ که وجود زن را در باله و صدای زن را در موسیقی موجبِ بیدارشدن شهوات می‌پندارد، بی‌گمان کسی‌ست که خودِ زن را تنها از دیدگاهِ جنسی ارزش‌یابی می‌کند و نمی‌تواند او را جُز برای ارضای شهوات در نظر بگیرد.
«تئاتر» را می‌گوید باید اسلامی باشد، تئاتر یک هنر است. هنری که حقایق پنهان در زنده‌گی عادی روزانه را روی صحنه پیشِ چشمِ تماشاگر آشکار می‌کند و نوعِ مسیحی و بودایی و اسلامی هم نمی‌تواند داشته باشد. این البته غم‌انگیز است که سانسور وجود داشته باشد، ولی باید توجه‌ داشت که سانسور کوچک‌تر از آن‌ست که بتواند خدشه‌ای بَر روندِ تکاملی هنر وارد کند. سانسور هرگز قادر نخواهد شد کسی را که در فضای سرودنِ شعر یا تصویرگری و یا نوشتن قرارگرفته است از کار باز دارد. شاید بتواند اثر او را پاره‌ کند یا آتش‌ بزند، ولی هنرمند باز هم خواهد سرود و ترسیم خواهد کرد و تصویر خواهد کشید. سانسور به‌هر شکلی که باشد با دستِ خود گور خودش را می‌کند و در مقابلِ هنر، جُز زائده‌ای میرا و بی‌اعتبار نیست. تنها تاثیر آن شاید این باشد که هنرمند را وادار به‌شرکت در فعالیت تند و حاد سیاسی کند. چون مبارزه با سانسور، یک کارِ سیاسی است، که هنرمند بَرخلافِ خواسته و میلِ باطنی خود با آن درگیر می‌شود. تفاوت انسان با حیوان عشق‌وعلاقه به هنر است. هنر در هَر فضایی زنده خواهد ماند و تنها اثرِ سانسور این‌ست که هنرمند را بَرعلیه نظامِ حاکم بَر جامعه بَرمی‌انگیزد و وادار به‌مبارزه با آن می‌کند.

هنرِ اصیل نمردنی‌ست | غلام‌حسین ساعدی
آسیای جوان | شماره ۱(دوره جدید) | ۶ مرداد ۱۳۵۸
112 views15:33
Open / Comment
2022-01-13 16:42:51 ahmad-seyf-world-unequal-income-distribution-part-two-russia
106 viewsedited  13:42
Open / Comment
2022-01-13 16:41:51 ahmad-seyf-world-unequal-income-distribution-part-one-chile
103 viewsedited  13:41
Open / Comment
2022-01-12 12:24:59 سؤال درست را بپرسید

آئوکوس (AUKUS) نامی غیرِ قابلِ تلفظ است، اما ظاهراً باید به آن عادت کنیم. اتّحادی نظامی که ایالات متّحده و بریتانیا را ملزم به تأمینِ زیردریایی‌هایِ هسته‌ای برای استرالیا می‌کند، و قبلاً دربارهٔ آن صحبت‌هایِ زیادی شده است. کانبرا یک قراردادِ نظامیِ بزرگ با پاریس را پاره کرد تا به شرکایی که قوی‌تر می‌داند متوسل شود. غولِ اشاعهٔ هسته‌ای اخیراً از چراغِ جادو بیرون آمده و جهان در حالِ تبدیل شدن به مکانی خطرناک‌تر است. حال چگونه می‌توان به حُسنِ نیتِ کسانی که خود را مدافعِ محیطِ زیست می‌دانند و جهان را پر از سلاح‌هایِ اتمی می‌کنند، باور داشت؟

این دومین حرکتِ آمریکایی‌ها از زمانِ خروج از افغانستان است، یک آس به عنوانِ دومین کارت پس از رویدادهایِ آشفتهٔ تابستانِ امسال رو شد. چین به شدت واکنش نشان داد و گفت شهرهایِ استرالیا در لیستِ هدفِ موشک‌هایِ هسته‌ای چین قرار گرفته‌اند. اروپا هنوز از کشیده‌ای که در خاورمیانه خورده بود خود را پیدا نکرده است و با این توافق موردِ تمسخرِ مضاعف قرار گرفت زیرا از آن نه تنها مستثنیٰ شده بلکه حتیٰ کاملاً ناآگاه بود.

امپریالیسمِ خانهٔ ما یک قدم عقب‌تر است: اروپا با نگرانی تلاش می‌کند بحثی داخلی در مورد ارتشِ مشترکِ آینده آغاز کند، در حالی که ایالات متحده بدونِ تعارفِ زیاد به واقعیت‌ها پرداخته و دست بکار می‌شود. کمیسیون اروپا یک روز در موردِ اقتصادِ سبز و حقوقِ بشر صحبت می‌کند، و روزِ دیگر در موردِ ارتشِ اروپا و دفاع از مرزها با باتون در برابرِ مهاجران. به همان سهولتی که ایالات متحده برایِ دفاع از منافعِ ملّیِ خود خواستِ صدورِ دموکراسی را کنار گذاشت و کل افغان‌ها را به سرنوشتِ غم‌انگیزِ خود رها کرد.

دنیا به کدام سو می‌رود؟ کارگرانِ مزدبگیر در همه‌جا تحتِ ستم و استثمار قرار می‌گیرند و بالاترین بهایِ تمامِ تضادهایِ جامعهٔ سرمایه‌داری را می‌پردازند: زیر بمب‌هایِ کابل، عقب رانده شده پشت مرزهایِ اروپایِ بزرگ و دچار تشتت در اختلافاتِ عمیقِ اجتماعی در کلان‌شهرهایِ امپریالیستی. با این حال رشدِ آن‌ها موتورِ جهان، قلبِ تپنده و چشم‌اندازِ آن است. ما به عنوان کمونیست دقیقاً به همین دلیل سمتِ پرولتاریا هستیم: امروز یک طبقهٔ مولد، فردا یک طبقهٔ انقلابی.

از همهٔ دانش‌آموزان، دانشجویان، جوانان و کارگرانی که ملاقات می‌کنیم، می‌پرسیم کدام طرف می‌خواهند بایستند؟

— باشگاه کارگران انترناسیونالیست
118 views09:24
Open / Comment
2022-01-12 01:57:54 https://www.socialist.net/kazakhstan-which-way-forward-for-the-protest-movement.htm
156 views22:57
Open / Comment
2022-01-11 15:33:56 مهاجران، گاومیش کوهان‌دار و دورویی در شرق دور اروپا

سایت تبلیغاتی گردشگری لهستان می‌نویسد: «جنگل Bialowieza، که در درجه اول به عنوان زیستگاه معروف żubr یا گاومیش کوهان‌دار اروپایی شناخته می‌شود، مکانی است که همه باید از آن بازدید کنند.» در همین حال، در چند روز گذشته هزاران مهاجری که از بلاروس قصد ورود به لهستان، و بنابراین اتحادیه اروپا، را دارند علیٰ‌رغم میل خودشان از آن بازدید می‌کنند.

در ماجرایی شرم‌آور که در آن اتحادیهٔ اروپا، لهستان، بلاروس و روسیه روی میزهای مختلف یکدیگر را به چالش می‌کشند، ۴۰۰۰ مهاجر در امتداد سیم خاردارهایی که مرز خارجی اروپای «کرامت انسانی، آزادی، برابری، حقوق بشر، همبستگی» را مشخص می‌کند، جمع شده‌اند، اگر از کلمات فون درلاین استفاده کنیم. «چراغ تمدن» اروپایی که به گفتهٔ آن‌ها باید راه حقوق را به جهان نشان دهد حتیٰ نمی‌تواند چند هزار پناهجو را که به معنای واقعی کلمه از سرما می‌میرند گرم کند. صحنه‌هایی که قبلاً دیده شده متاسفانه!

کل اروپا درگیر ایدئولوژی‌های امنیت است که خشم و ناامیدی لایه‌های اجتماعی که از دنیایی که به سرعت در حال تغییر است دچار هراس شده‌اند را بر سر مهاجران می‌ریزد. از این هراس به کنج خلوت خود باز گشته و به دنبال حفاظت برای حیاط خلوت خود هستند. در حالی که روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها تظاهرات پراکنده no vax را به عنوان شورش‌های بزرگ توصیف می‌کنند، حمله واقعی به کوپن آبگرم طبیعی فقط در چهار ساعت فروخته شد. (کمک هزینهٔ دولت برای استفاده از خدمات چشمه‌های آبگرم که نقل محافل بود)

و سپس ماجراجویان سیاسی و همچنین نمایندگان برجسته امپریالیسم اروپایی، سیاست خود را با در نظر گرفتن روحیات این رای دهندگان برای اطمینان بخشیدن، شکل می‌دهند. اگر بلاروس مانند ترکیه، لیبی و مراکش می‌تواند از پناهجویان به عنوان سلاح استفاده کند، به این دلیل است که کل اروپا برای چند هزار مهاجر درگیر فیبریلاسیون است. ما با سناریویی روبرو هستیم که نه تنها غیرانسانی، بلکه سوررئال است: ماه‌هاست که درباره کمبود نیروی کار در اروپا بحث می‌کنیم و حالا این فتیشیست‌های انتخاباتی اجازه می‌دهند کارگران جوانی که با خانواده‌هایشان درهای اروپا را می‌کوبند تا سر حد مرگ یخ بزنند! در اروپای غربی شکایت وجود دارد که هیچ جریان نیروی کاری از شرق اروپا وجود ندارد که در سال‌های اخیر کمبود نیروی کار ناشی از پیری جمعیتی (زمستان جمعیتی) را جبران کرده بود، در حالی که لهستان که از سال ۲۰۰۴ شاهد ترک دو میلیون کارگر خود به سایر نقاط قاره بوده است، امروز با کمبود شدید نیروی کار مواجه است. به گفته وزارت اقتصاد، در دوره بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۶ زیان ناشی از مهاجرت لهستان به ۴۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خواهد رسید. وضعیتی که باید فرش قرمز در برابر مهاجران باز شود، — حتّیٰ اگر فقط بر اساس یک محاسبهٔ شوم استثمار بورژوایی باشد — و نه سیم خاردار!

اما می‌دانیم که طبقهٔ حاکم در قدرت‌های قدیمی مدت‌هاست که برای حفظ منافع استراتژیک و اجماع در پایگاه توده‌ای خود تلاش کرده است.

برای ما کمونیست‌ها هیچ مشکلی در ترکیب دیدگاه استراتژیک انقلاب با تعهد هر روزه به پذیرش تک‌تک کارگرانی که به اروپا می‌رسند وجود ندارد. آنها در مبارزات آینده همراه ما خواهند بود و امروز مانند دیروز قدرت طبقه ما به تعداد ماست، پس: خوش آمدید!

با هم بربریت بورژوایی را شکست خواهیم داد!


— باشگاه کارگران انترناسیونالیست
66 views12:33
Open / Comment
2022-01-10 21:19:13
در جایی دور افتاده در ایران، قلعه‌ای‌ست نه‌چندان بلند از سنگ، بی دریچه و دروازه. در تنها اتاق آن (با زمینی گِرد و گَرد گرفته) میز و نیمکتی چوبی هست. در این زندانِ گرد، مردی که شبیه من است به خطی که نمی‌شناسم شعری بلند می‌نویسد، برای مردی که در زندان گِرد دیگری شعری بلند می‌نویسد برای مردی که در زندان گِرد دیگری... این گردش را پایانی نیست و هیچ‌کس آنچه را زندانیان می‌نگارند، نخواهد خواند.

#خورخه_لویس_بورخس
ترجمه: مودب میرعلایی
هواخوری زندانیان، ونگوک

@Hegemony_Culture
109 viewsedited  18:19
Open / Comment
2022-01-10 10:16:51 بی شک، رفاقت با آدم ها چیزی پوچ و واهی است، و کتاب خواندن هم رفاقت است. اما دست کم رفاقتی است صادقانه، و چون طرف مقابل مُرده یا غایب است، به آن حالتی بی غرض و متأثرکننده می بخشد. وانگهی، رفاقتی است بری از تمام آن چیزهایی که رفاقت های دیگر را زشت می سازد. چون همه ما، همه ما زندگان، جز مردگانی نیستیم که هنوز مردن آغاز نکرده ایم، تمام این عرض ادب و احوالپرسی ها در سرسراها که اسمش را احترام، قدردانی و محبت می گذاریم و آمیخته به آن همه دروغ است، بی ثمر و خسته کننده اند. گذشته از این -به مجرد آغاز اولین مناسبات همدلی، تحسین و تقدیر- با اولین سخنانی که بر زبان می رانیم، با اولین نامه هایی که می نویسیم، نخستین رشته های تار عادت دورمان تنیده می شود که در رفاقت های آنی از آنها رهایی نداریم؛ علاوه بر این، سخنان گزافی که در این مدت بر زبان آورده ایم به براتی می ماند که بر عهده مان است که بپردازیم، یا اینکه با افسوس خوردن از بابت عمل نکردن به این تعهد تا آخر عمر بهای باز بیشتری بپردازیم. در خواندن، رفاقت به یکباره به خلوص نخستین خود بازمی گردد. با کتاب ها نیازی به ادب و نزاکت نیست. اگر شبی را با آنها سپری می کنیم از آن است که واقعا دلمان می خواهد با آنها باشیم. دست کم آنها را بیشتر اوقات جز با بی میلی ترک نمی کنیم. و وقتی ترک شان کردیم، خبری از اندیشه هایی که رفاقت ها را تباه می کنند در ذهن ما نیست: درباره ما چه فکری کردند؟ مبادا خوب رفتار نکردیم؟ آیا از ما خوششان آمد؟ و بیم فراموش شدن به خاطر یکی دیگر. تمام آن پریشانی های رفاقت در آستانه این رفاقت ناب و آرام خواندن پایان می یابند. حتی ملاحظه ای هم در کار نیست: به آنچه مولیر می گوید فقط به همان اندازه می خندیم که به نظرمان خنده دار است؛ وقتی حوصله مان از او سر می رود، باکی نداریم که این ملال در چهره مان آشکار شود، و وقتی هم که چنان که باید و شاید با او وقت گذارندیم، با شتاب آن را سر جایش می گذاریم انگار نه انگار نبوغی داشته یا آوازه ای. هوای این رفاقت ناب سکوت است، ناب تر از کلام. زیرا ما با دیگران سخن می گوییم، اما با خودمان سکوت می کنیم. در سکوت بر خلاف کلام ردپایی هم از عیوب و چهره در هم کشیدن ما نیست. تماما ناب است، هوای واقعی است.

#مارسل_پروست

@Hegemony_Culture
173 viewsedited  07:16
Open / Comment
2022-01-08 16:34:00
«مرگ بر مرگ»
بکتاش آبتین
@Hegemony_Culture
165 viewsedited  13:34
Open / Comment
2022-01-08 15:36:13 جنگِ واکسن‌ها

واکسن‌ها دستاوردی علمی برایِ همهٔ نوعِ بشر هستند و برخی از واکسن‌هایِ تولید شده برایِ مبارزه با کووید-۱۹ در واقع کشفِ قرن هستند. با این حال، در جامعه‌ای که کسبِ سود بر آن حاکم است، هرگونه توسعهٔ مولدی ناگزیر با مناسباتِ تولید و تضادهایِ آشتی‌ناپذیرِ آن‌ها در تضاد است. سرمایه کنترلِ علم را به دست دارد. از یک سو، سرمایه دستاوردهایِ علمی را صنعتی می‌کند و تولیدِ انبوهِ واکسن را برایِ میلیاردها نفر ممکن می‌سازد. از سویِ دیگر، این تولید را تابعِ قوانینِ سرمایه، رقابتِ لجام گسیخته، بحران‌هایِ ویرانگر و جنگِ قدرت بینِ دولت‌ها، که نمایندهٔ منافعِ اقتصادی متفاوتِ سرمایه‌داران بخش‌های مختلف است، می‌کند. از این رو مبارزه‌ای میانِ غول‌هایِ صنعتِ داروسازی، موسوم به Big Pharma، درگرفته است. در نتیجهٔ این أمر شاهدِ اختلافاتِ بینِ احزابِ سیاسی و دولت‌هایِ آن‌ها، مدیریتِ فاجعه‌آمیزِ آن‌ها بر بیماریِ همه‌گیر و اتهام‌افکنی به یکدیگر هستیم. از این رو اختلافِ بینِ دولت‌هایِ امپریالیستی که یکدیگر را به حمایت‌گرایی (وضع تعرفه بر کالاهای رقیب و معافیت مالیاتی برای تولیدات خودی) تهدید می‌کنند و از دسترسی به واکسن‌ها برایِ رقابت بر سرِ حوزه‌هایِ نفوذِ خود سوءِ استفاده می‌کنند.

این تنها پیامدِ همه‌گیریِ قرن نیست. این بحران با تزریقِ نقدینگیِ هزاران میلیاردی به مبارزه‌ای میانِ قدت‌هایِ امپریالیستی تبدیل شده است، و در عین حال به فرصتی برایِ طرح‌هایِ سرمایه‌گذاریِ عظیم با هدفی بسیار متفاوت. چین توازنِ قدیمی را بر هم زده و به زور وارد بخش‌هایِ فناوریِ پیشرفته شده است. قدرت‌هایِ دیگر، اول از همه ایالاتِ متحده، اروپا و ژاپن، در نبردی در عرصهٔ الکتریکی و دیجیتالی با چین می‌جنگند که «دههٔ خروشانِ ۱۹۲۰» جدید و فراتر از آن را تعریف می‌کند. مداخلهٔ عمومی در خدمتِ صنعت بازگشتی پیروزمندانه داشته است: ما واردِ مرحلهٔ جدیدی از سرمایه‌داریِ دولتی شده‌ایم که کشمکش بین امپریالیسم‌ها را به سطوحِ جدیدی ارتقاء می‌دهد و بارِ دیگر از بحرانِ نظمِ قدیمیِ جهانی خبر می‌دهد.

برایِ طبقه ما، برایِ کارگرانِ آگاه، آگاهی از این روندهایِ جهانی، درکِ طوفان‌هایِ آینده، و در نتیجه سازماندهیِ دفاعی ضروری است. هزاران داوطلب در باشگاه‌های کارگران انترناسیونالیست ما در سراسر جهان این فراخوان را شنیده‌اند: در حالی که علیهِ همه‌گیری کار می‌کنند، در حالِ کشفِ اشتیاق برایِ درک و گسترشِ آگاهی از حقایقِ مهم هستند، و البته مبارزه برایِ جامعه‌ای عاری از استثمار.

منبع: ماهنامهٔ Internationalism چاپِ لندن، شمارهٔ ۲۶، آوریلِ ۲۰۲۱، صفحهٔ ۱۲

کارگران انترناسیونالیست

@Hegemony_Culture
187 viewsedited  12:36
Open / Comment