2021-08-07 12:21:21
واژه سیصد و هشتاد و نهم)
disparate
/'dɪspərət/
adj.
متمایز، متفاوت، ناهمگون، نامتجانس، از هم جدا، نابرابر
(دیس+ پرته)؛ this + پرته؛
این پَرتِه؛ این اصلا از مرحله پرته، از یه جای دیگه س، متمایز و متفاوته!
[این پرته...]
اطلاعات ریشه شناسی:
کلمه disparate با کلمات parity (همسانی، برابری) و disparity (تفاوت، تمایز، نابرابری) ریشه مشترک دارد.
disparate cultures/ideas
فرهنگ ها/ایدههای متفاوت
The three sisters had three disparate personalities.
سه خواهر سه شخصیت کاملا متفاوت داشتند.
The discussion covered many disparate subjects.
بحث موضوعات متفاوت زیادی را شامل میشد.
The nine republics are immensely disparate in size, culture and wealth.
این نُه [کشور] جمهوری به لحاظ وسعت، فرهنگ و ثروت تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند.
Because there was so much disparate information on the topic, the research process took longer than expected.
از آنجا که اطلاعات کاملا متفاوتی در مورد این موضوع وجود داشت، فرایند تحقیق بیش از آنچه انتظار میرفت طول کشید.
When a husband and wife have such disparate incomes, ...
وقتی سطح درآمد زن و شوهر تا این حد متفاوت باشد، ...
The twins have such disparate personalities that ...
این دوقلوها به لحاظ شخصیتی چنان متفاوتند که...
We have disparate opinions on what to do with the generous donation...
درباره این که این مبلغ هنگفت اهدایی را صرف چه چیزی بکنیم نظرات متفاوتی داریم ...
When Albert discovered the disparate levels of compensation being paid to the workers, he organized a strike.
وقتی آلبرت باخبر شد که تفاوت سطح دستمزدهای پرداختی به کارگران تا چه حد زیاد است، دست به سازماندهی اعتصاب زد.
America’s big cities are a mix of disparate cultures...
شهرهای بزرگ امریکا آمیزهای از فرهنگ های متفاوتند...
Scientists are trying to pull together disparate ideas in astronomy...
دانشمندان میکوشند آراء متفاوت در علم نجوم را به هم پیوند بدهند...
... a very disparate nation, with enormous regional differences.
... ملتی ناهمگون، با تفاوت های منطقهای فاحش.
...their disparate coalition of Southern conservatives and liberals...
... ائتلاف ناهمگون آنها که لیبرال ها و محافظهکاران شمال را در خود داشت...
... disparate fashion trends that usually only last one season.
... مُدهای متفاوتی که معمولاً بیشتر از یک فصل دوام ندارند.
... people of disparate backgrounds and beliefs...
... افرادی با باورها و پیشینههای بسیار متفاوت...
Syn: different, dissimilar, contrasting
@WordsCodes
154 viewsedited 09:21